دنياي روانشناسي
 

كودك من مبتلا به ADHD تشخيص داده شده است - حالا چه؟

هنگامي كه كودك با اختلال كمبود توجه / بيش فعالي (ADHD) تشخيص داده مي شود ، والدين اغلب نگران هستند كه كدام روش درماني براي كودك آنها مناسب است. ADHD را مي توان با يك درمان صحيح مديريت كرد. گزينه هاي درماني زيادي وجود دارد و آنچه كه بهترين نتيجه را دارد مي تواند به كودك و خانواده فرد بستگي داشته باشد. براي يافتن بهترين گزينه ها ، توصيه مي شود كه والدين از نزديك با ديگران درگير زندگي فرزندشان باشند - ارائه دهندگان خدمات بهداشتي ، درماني ، معلمان ، مربيان و ساير اعضاي خانواده.

درمان بيش فعالي

انواع درمان ADHD شامل اين موارد است

    رفتار درماني ، از جمله آموزش براي والدين ؛ و
    داروها

توصيه هاي درماني براي ADHD

براي كودكان مبتلا به ADHD كمتر از 6 سال ، آكادمي اطفال آمريكا (AAP) آموزش والدين در زمينه مديريت رفتار را به عنوان اولين خط درمان ، قبل از آزمايش دارو ، توصيه مي كند. براي كودكان 6 سال به بالا ، اين توصيه ها شامل دارو و رفتار درماني با هم است - آموزش والدين در زمينه مديريت رفتار براي كودكان تا 12 سال و انواع ديگر رفتار درماني و آموزش براي بزرگسالان. مدارس نيز مي توانند بخشي از درمان باشند. توصيه هاي AAP همچنين شامل افزودن مداخله رفتاري در كلاس و پشتيباني مدرسه است. درباره اينكه چگونه محيط مدرسه مي تواند بخشي از درمان باشد بيشتر بياموزيد.

برنامه هاي درماني خوب شامل نظارت دقيق بر اينكه آيا و ميزان درمان به رفتار كودك كمك مي كند و همچنين ايجاد تغييرات در صورت نياز در طول مسير. براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد توصيه هاي AAP براي درمان كودكان مبتلا به ADHD ، به صفحه توصيه ها مراجعه كنيد.

رفتار درماني ، از جمله آموزش براي والدين

ADHD نه تنها توانايي كودك در توجه و يا نشستن در مدرسه را تحت تأثير قرار مي دهد ، بلكه بر روابط با خانواده و ساير كودكان نيز تأثير مي گذارد. كودكان مبتلا به بيش فعالي اغلب رفتارهايي از خود نشان مي دهند كه مي تواند براي ديگران بسيار مخل باشد. رفتار درماني يك گزينه درماني است كه مي تواند به كاهش اين رفتارها كمك كند. معمولاً به محض تشخيص مي توان رفتار درماني را شروع كرد.

اهداف رفتار درماني يادگيري يا تقويت رفتارهاي مثبت و از بين بردن رفتارهاي ناخواسته يا مشكل ساز است. رفتار درماني براي ADHD مي تواند شامل باشد

    آموزش والدين در مديريت رفتار ؛
    رفتار درماني با كودكان ؛ و

    مداخلات رفتاري در نماد classroomexternal.

اين رويكردها همچنين مي توانند با هم استفاده شوند. براي كودكاني كه در برنامه هاي اوليه كودكي شركت مي كنند ، معمولاً اگر والدين و مربيان براي كمك به كودك همكاري كنند ، بسيار مثر است.
كودكان كمتر از 6 سال

براي كودكان خردسال مبتلا به ADHD ، رفتار درماني اولين قدم مهم قبل از استفاده از دارو است زيرا:

    آموزش والدين در زمينه مديريت رفتار به والدين مهارت و راهكارهايي براي كمك به كودك خود مي دهد.
    نشان داده شده است كه آموزش والدين در زمينه مديريت رفتار و همچنين دارو براي ADHD در كودكان خردسال مثر است.
    عوارض جانبي بيشتر كودكان خردسال از داروهاي ADHD نسبت به كودكان بزرگتر است.
    تأثيرات طولاني مدت داروهاي ADHD بر روي كودكان خردسال به خوبي بررسي نشده است.

نماي كلي براي والدين
رفتار درماني مروري بر تصوير همه سنين

رفتار درماني براي كودكان بزرگتر و مسن تر با نماد ADHD pdf [PDF - 466 KB]
كودكان و نوجوانان در سن مدرسه

براي كودكان 6 سال به بالا ، AAP تركيبي از درمان دارويي و رفتار درماني را توصيه مي كند. انواع مختلفي از رفتار درماني موثر است ، از جمله:

    آموزش والدين در مديريت رفتار ؛
    مداخلات رفتاري در كلاس ؛
    مداخلات همسالان كه بر رفتار متمركز هستند. و
    آموزش مهارتهاي سازماني.

اين روش ها اغلب بسته به نيازهاي فرد كودك و خانواده در صورت استفاده در كنار يكديگر بسيار م mostثر هستند.

درباره رفتار درماني بيشتر بياموزيد

درباره درمان و پشتيباني بيش فعالي در مدرسه بيشتر بياموزيد

درباره شواهد مربوط به درمانهاي موثر براي نماد ADHDexternal بخوانيد
 بالاي صفحه
داروها

دارو مي تواند به كودكان كمك كند علائم ADHD خود را در زندگي روزمره خود كنترل كنند و به آنها كمك مي كند رفتارهايي را كه با خانواده ، دوستان و مدرسه سخت مي شود كنترل كنند.

انواع مختلفي از داروها براي درمان ADHD در كودكان در سن 6 سالگي مورد تاييد FDA هستند نماد خارجي:

    محرك ها شناخته شده ترين و پرمصرف ترين داروهاي ADHD هستند. بين 70-80٪ از كودكان مبتلا به ADHD هنگام مصرف اين داروهاي سريع عمل علائم ADHD كمتري دارند.
    داروهاي غير محرك براي درمان ADHD در سال 2003 مورد تأييد قرار گرفتند. آنها به سرعت محرك ها كار نمي كنند ، اما تأثير آنها مي تواند تا 24 ساعت ادامه داشته باشد.

داروها مي توانند به طور متفاوتي روي كودكان تأثير بگذارند و مي توانند عوارضي مانند كاهش اشتها يا مشكلات خواب داشته باشند. ممكن است يك كودك به يك دارو پاسخ خوبي دهد اما به داروي ديگر جواب ندهد.

ارائه دهندگان خدمات بهداشتي كه دارو تجويز مي كنند ممكن است لازم باشد داروها و دوزهاي مختلف را آزمايش كنند. AAP توصيه مي كند كه ارائه دهندگان خدمات بهداشتي دوز دارو را مشاهده و تنظيم كنند تا تعادل مناسبي بين فوايد و عوارض جانبي پيدا كند. براي والدين مهم است كه با ارائه دهندگان مراقبت هاي بهداشتي كودك خود در پيدا كردن دارويي كه براي كودك آنها مناسب است ، كار كنند.
 بالاي صفحه
آموزش و پشتيباني والدين

CDC بودجه مركز منابع ملي در مورد ADHD (NRC) ، برنامه كودكان و بزرگسالان با اختلال كمبود توجه / بيش فعالي (CHADD) را تأمين مي كند. NRC منابع ، اطلاعات و مشاوره اي را براي والدين در مورد چگونگي كمك به كودك خود فراهم مي كند. درباره خدمات نماد NRCexternal بيشتر بياموزيد.
نكاتي براي والدين

موارد زير پيشنهادهايي است كه مي تواند به رفتار كودك شما كمك كند:

    يك روال ايجاد كنيد. سعي كنيد هر روز از زمان بيدار شدن تا زمان خواب همان برنامه را دنبال كنيد.
    نماد سازمان يافته خارجي را دريافت كنيد. كودك خود را تشويق كنيد هر روز كيف هاي مدرسه ، لباس و اسباب بازي را در همان مكان قرار دهد تا احتمال از دست رفتن آنها كمتر شود.
    حواس پرتي ها را مديريت كنيد. وقتي فرزندتان در حال انجام تكاليف است تلويزيون را خاموش كنيد ، سر و صدا را محدود كنيد و فضاي كاري تميز ايجاد كنيد. برخي از كودكان مبتلا به ADHD اگر در حال حركت يا گوش دادن به موسيقي پس زمينه هستند ، به خوبي ياد مي گيرند. كودك خود را تماشا كنيد و ببينيد چه چيزي مفيد است.
    گزينه ها را محدود كنيد. براي اينكه كودك شما احساس فشار بيش از حد يا تحريك بيش از حد نكند ، فقط با چند گزينه گزينه هايي را ارائه دهيد. براي مثال ، از آنها بخواهيد كه بين اين لباس يا آن لباس ، اين وعده غذايي يا آن لباس يا اين اسباب بازي يا آن لباس يكي را انتخاب كنند.
    وقتي با كودك خود صحبت مي كنيد واضح و مشخص باشيد. با توصيف آنچه مي شنويد كودك خود را از گوش دادن به او مطلع كنيد. در صورت نياز به انجام كاري ، از دستورالعمل هاي كوتاه و روشن استفاده كنيد.
    به كودك خود كمك كنيد تا برنامه ريزي كند. كارهاي پيچيده را به مراحل ساده تر و كوتاه تر تقسيم كنيد. براي كارهاي طولاني ، شروع زود هنگام و استراحت ممكن است به كاهش استرس كمك كند.
    از اهداف و تمجيدها يا جوايز ديگر استفاده كنيد. از يك نمودار براي ذكر اهداف و پيگيري رفتارهاي مثبت استفاده كنيد ، سپس با گفتن كودك يا پاداش دادن به تلاش هاي خود به روش هاي ديگر به كودك خود اطلاع دهيد كه آنها كارهاي خوبي انجام داده اند. مطمئن باشيد كه اهداف واقع بينانه هستند - گام هاي كوچك مهم هستند!
    نظم و انضباط موثر داشته باشيد. به جاي سرزنش ، داد زدن ، يا تهمت زدن ، از دستورالعمل هاي م timeثر ، وقت استراحت يا حذف امتيازات به عنوان پيامدهاي رفتار نامناسب استفاده كنيد.
    فرصت هاي مثبت ايجاد كنيد. كودكان مبتلا به بيش فعالي ممكن است موقعيت هاي خاص را استرس زا بدانند. يافتن و تشويق آنچه فرزند شما به خوبي انجام مي دهد - خواه اين مدرسه باشد ، ورزش ، هنر ، موسيقي يا بازي - مي تواند به ايجاد تجربيات مثبت كمك كند.

سبك زندگي سالمي را ارائه دهيد. غذاي مقوي ، فعاليت بدني زياد و خواب كافي مهم است. آنها مي توانند از بدتر شدن علائم ADHD كمك كنند.

ADHD در بزرگسالان

ADHD حداقل براي يك سوم كودكان ADHD1 تا بزرگسالي ادامه دارد. درمان براي بزرگسالان مي تواند شامل دارو ، روان درماني ، آموزش يا آموزش يا تركيبي از درمان ها باشد. ب


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۴:۱۰:۰۵ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

مراقبت پزشكي

درمان به دليل عدم موفقيت رشد است. اگر كودك مبتلا به كم كاري تيروئيد تشخيص داده شود ، درمان جايگزيني هورمون تيروئيد است. به همين ترتيب ، اگر كودك با كمبود هورمون رشد (GH) تشخيص داده شود ، درمان درمان جايگزيني هورمون رشد است. در سال 2003 ، FDA استفاده از هورمون رشد را براي كودكاني كه كمبود هورمون رشد ندارند اما حداقل 2.25 انحراف معيار كمتر از ميانگين قد دارند ، بعيد به نظر مي رسد داراي قد بزرگسالان بالاتر از -2 انحراف استاندارد باشند و هيچ توضيحي براي كوتاهي قد آنها نيست. اين اختلال كوتاه قد ايديوپاتيك ناميده مي شود.

درمان تاخير در رشد


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۴:۰۶:۱۸ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

هيچ درماني واحد و استاندارد براي سندرم داون وجود ندارد. درمان ها براساس نيازهاي جسمي و روحي هر فرد و همچنين نقاط قوت و محدوديت هاي شخصي وي انجام مي شود .1 افراد مبتلا به سندرم داون مي توانند از مراقبت هاي مناسب هنگام زندگي در خانه و اجتماع برخوردار شوند.

كودك مبتلا به سندرم داون احتمالاً تحت مراقبت تيمي از متخصصان بهداشت قرار مي گيرد كه شامل پزشكان ، مربيان ويژه ، گفتاردرمانگران ، كاردرمانگران ، فيزيوتراپيست ها و مددكاران اجتماعي است ، اما نه محدود به آنها همه متخصصاني كه با كودكان مبتلا به سندرم داون ارتباط برقرار مي كنند بايد تحريك و تشويق آنها باشند.

درمان سندرم داون

افراد مبتلا به سندرم داون بيشتر در معرض خطر ابتلا به تعدادي از مشكلات و شرايط سلامتي هستند نسبت به افرادي كه به سندرم داون مبتلا نيستند. بسياري از اين شرايط همراه ممكن است نياز به مراقبت فوري بلافاصله پس از تولد ، درمان هاي گاه به گاه در تمام دوران كودكي و نوجواني يا درمان هاي طولاني مدت در طول زندگي داشته باشند. به عنوان مثال ، ممكن است نوزادي با سندرم داون چند روز پس از تولد براي اصلاح نقص قلبي به جراحي نياز داشته باشد. يا يك فرد مبتلا به سندرم داون ممكن است مشكلات گوارشي داشته باشد كه نياز به يك رژيم غذايي خاص مادام العمر دارد. براي كسب اطلاعات بيشتر ، از شرايط و اختلالات مرتبط با آن بازديد كنيد؟ بخش.

كودكان ، نوجوانان و بزرگسالان مبتلا به سندرم داون نيز به همان مراقبت هاي پزشكي منظم همانند كساني كه به اين بيماري مبتلا نيستند ، از ويزيت هاي مناسب نوزاد و واكسيناسيون معمول نوزادان گرفته تا مشاوره توليد مثل و مراقبت هاي قلبي عروقي در مراحل بعدي زندگي ، نياز دارند. آنها نيز مانند ساير افراد از فعاليتهاي بدني منظم و فعاليتهاي اجتماعي بهره مند مي شوند.

    مداخله زودهنگام و آموزش درماني
    درمان هاي درماني
    داروها و مكمل ها
    دستگاه هاي كمكي

مداخله زودهنگام و آموزش درماني

"مداخله زودهنگام" به طيف وسيعي از برنامه ها و منابع تخصصي اشاره دارد كه متخصصان در اختيار كودكان بسيار كوچك مبتلا به سندرم داون و خانواده هاي آنها قرار مي دهند. اين متخصصان ممكن است شامل مربيان ويژه ، گفتاردرمانگر ، كاردرمانگر ، فيزيوتراپي و مددكار اجتماعي باشند.

تحقيقات نشان مي دهد كه مداخله زودهنگام نتايج كودكان مبتلا به سندرم داون را بهبود مي بخشد .2،3 اين كمك مي تواند اندكي پس از تولد آغاز شود و اغلب تا زمان رسيدن كودك به سن 3/4 ادامه مي يابد.

اكثر كودكان مبتلا به سندرم داون طبق قوانين فدرال واجد شرايط آموزش عمومي و رايگان رايگان هستند. قانون عمومي 105-17 (2004): قانون آموزش افراد داراي معلوليت (IDEA) اين امكان را براي كودكان معلول فراهم مي كند كه از خدمات آموزشي و دستگاه هاي رايگان برخوردار شوند تا به آنها كمك كند تا آنجا كه مي توانند ياد بگيرند. هر كودك از بدو تولد تا پايان دبيرستان ، يا تا 21 سالگي ، هر كدام كه شروع شود ، حق اين خدمات را دارد. اكثر برنامه هاي مداخله زودهنگام تحت اين قانون قرار مي گيرند.

مركز ملي كمك هاي فني در اوايل دوران كودكي ، اداره شده توسط وزارت آموزش و پرورش ايالات متحده ، اطلاعات و منابعي را براي والدين و خانواده هايي كه به دنبال برنامه هاي مداخله زودهنگام هستند فراهم مي كند. براي اطلاعات بيشتر به https://ectacenter.org/ Policy External Web Site مراجعه كنيد. منابع اضافي مداخله زودهنگام در http://day2dayparenting.com/category/child-development-2/special-needs-diagnoses/ سياست وب سايت خارجي و در https://www.familyvoices.org سياست وب سايت خارجي موجود است.

اين قانون همچنين بيان مي كند كه هر كودك بايد در كمترين محدوديت مناسب و مناسب آموزش داده شود. اين جمله به اين معني نيست كه هر كودك در يك كلاس عادي قرار مي گيرد. در عوض ، مربيان تلاش خواهند كرد تا محيطي را فراهم كنند كه به بهترين وجهي با نيازها و مهارت هاي كودك متناسب باشد.

اطلاعات زير ممكن است براي كساني كه برنامه هاي كمك آموزشي را براي كودك مبتلا به سندرم داون در نظر مي گيرند مفيد باشد:

    كودك بايد واجد كمبودهاي شناختي يا يادگيري خاصي باشد تا واجد شرايط برنامه هاي آموزش ويژه رايگان باشد. والدين مي توانند با مدير مدرسه محلي يا هماهنگ كننده آموزش ويژه تماس بگيرند تا نحوه معاينه كودك را بررسي كنند تا ببينند آيا واجد شرايط خدمات تحت IDEA است.

اگر كودكي واجد شرايط خدمات ويژه باشد ، تيمي با هم همكاري مي كنند تا يك طرح آموزشي فردي (IEP) براي كودك طراحي كنند. اين تيم ممكن است شامل والدين يا مراقبان ، معلمان ، روانشناس مدرسه و ساير متخصصان رشد يا آموزش كودك باشد. IEP شامل اهداف يادگيري خاصي براي آن كودك ، براساس نيازها و توانايي هاي وي است. اين تيم همچنين تصميم مي گيرد كه چطور IEP انجام شود.
    كودكان مبتلا به سندرم داون ممكن است در مدرسه اي براي كودكان با نيازهاي ويژه تحصيل كنند. والدين ممكن است بين مدرسه اي كه بيشتر بچه ها از معلوليت برخوردار نيستند و ديگري براي كودكان با نيازهاي ويژه انتخاب كنند. مربيان و ارائه دهندگان خدمات بهداشتي مي توانند در تصميم گيري در مورد بهترين محيط به خانواده ها كمك كنند. ادغام در يك مدرسه عادي در دهه هاي اخير بسيار رايج شده است ، و IDEA مستلزم اين است كه مدارس دولتي براي به حداكثر رساندن دسترسي كودك به تجارب يادگيري و تعاملات معمولي تلاش كنند. 5

وزارت آموزش و پرورش ايالات متحده بودجه شبكه والدين را تأمين مي كند ، كه منابع ، ارتباطات و مساعدت هايي را براي والدين و خانواده هايي كه سعي در هدايت برنامه هاي آموزش ويژه دارند فراهم مي كند. براي اطلاعات بيشتر به http://www.parentcenterhub.org/ سياست وب سايت خارجي مراجعه كنيد.
 
درمان هاي درماني

انواع روشهاي درماني را مي توان در برنامه هاي مداخله زودهنگام و در طول زندگي فرد براي ارتقا the بيشترين رشد ، استقلال و بهره وري استفاده كرد. برخي از اين روشهاي درماني در زير ذكر شده است

فيزيوتراپي شامل فعاليت ها و تمريناتي است كه به ايجاد مهارت هاي حركتي ، افزايش قدرت عضلات و بهبود وضعيت و تعادل كمك مي كند.

    فيزيوتراپي خصوصاً در اوايل زندگي كودك مهم است ، زيرا توانايي هاي جسمي پايه و اساس مهارت هاي ديگر است. توانايي چرخاندن ، خزيدن و رسيدن به نوزادان كمك مي كند تا در مورد دنياي اطراف خود و نحوه تعامل با آن بياموزند.
    يك فيزيوتراپيست همچنين مي تواند به كودك مبتلا به سندرم داون كمك كند تا چالش هاي جسمي ، مانند كم شدن حجم عضلاني ، را جبران كند و از اين طريق از مشكلات طولاني مدت جلوگيري كند. به عنوان مثال ، يك فيزيوتراپيست به كودك كمك مي كند تا الگوي پياده روي كارآمد را ايجاد كند ، به جاي الگويي كه منجر به درد پا شود. 6

گفتار درماني مي تواند به كودكان مبتلا به سندرم داون كمك كند تا مهارت هاي ارتباطي خود را بهبود بخشند و از زبان به طور مثرتري استفاده كنند.

    كودكان مبتلا به سندرم داون اغلب ديرتر از همسالان خود ياد مي گيرند كه صحبت كنند. يك درمانگر گفتار زبان مي تواند به آنها كمك كند تا مهارت هاي اوليه لازم براي برقراري ارتباط مانند تقليد از اصوات را پرورش دهند. درمانگر همچنين ممكن است به كودك شير مادر كمك كند زيرا تغذيه با شير مادر مي تواند ماهيچه هايي را كه براي گفتار استفاده مي شوند تقويت كند
    در بسياري از موارد ، كودكان مبتلا به سندرم داون زبان را درك مي كنند و مي خواهند قبل از صحبت صحبت كنند. يك درمانگر گفتار زبان مي تواند به كودك كمك كند تا از طريق او ارتباط برقرار كند ، مانند زبان اشاره و تصاوير ، تا زماني كه صحبت كردن را ياد بگيرد.
    يادگيري برقراري ارتباط يك روند مداوم است ، بنابراين يك فرد مبتلا به سندرم داون همچنين ممكن است از مكالمه گفتاري و زباني در مدرسه و همچنين در مراحل بعدي زندگي خود بهره مند شود. درمانگر ممكن است در مهارت مكالمه ، مهارت تلفظ ، درك مطالب خوانده شده (به اصطلاح درك مطلب) و يادگيري و به خاطر سپردن كلمات كمك كند.

كاردرماني به شما كمك مي كند تا روش هايي را براي تنظيم وظايف و شرايط روزمره متناسب با نيازها و توانايي هاي فرد پيدا كنيد.
        اين نوع درمان مهارت هاي خودمراقبتي 5 مانند غذا خوردن ، لباس پوشيدن ، نوشتن و استفاده از كامپيوتر را آموزش مي دهد.
        يك متخصص كاردرماني ممكن است ابزارهاي خاصي را ارائه دهد كه مي تواند به بهبود عملكرد روزمره كمك كند ، مانند مدادي كه گرفتن آن راحت تر است.
        در سطح دبيرستان ، يك متخصص كاردرماني مي تواند به نوجوانان كمك كند تا مشاغل ، مشاغل يا مهارت هاي متناسب با علايق و نقاط قوت آنها را شناسايي كنند.
    درمان هاي هيجاني و رفتاري براي يافتن پاسخ هاي مفيد به رفتارهاي مطلوب و نامطلوب كار مي كنند. كودكان مبتلا به سندرم داون ممكن است به دليل مشكل در برقراري ارتباط نااميد شوند ، ممكن است دچار رفتارهاي اجباري شوند و ممكن است دچار اختلال بيش فعالي و كمبود توجه و ساير موارد بهداشت رواني باشند. اين نوع درمانگران سعي مي كنند دليل عملكرد كودك را درك كنند ، روش ها و استراتژي هايي را براي جلوگيري يا جلوگيري از بروز اين شرايط ايجاد مي كنند و روش هاي بهتر يا مثبت تري را براي پاسخ به موقعيت ها آموزش مي دهند.
        يك روانشناس ، مشاور يا ساير متخصصان بهداشت روان مي توانند به كودك كمك كنند تا با احساسات مقابله كند و مهارت هاي مقابله اي و فردي را ايجاد كند.
        تغييراتي در سطح هورمون هايي كه نوجوانان در دوران بلوغ تجربه مي كنند مي تواند باعث پرخاشگري آنها شود. رفتاردرماني مي تواند به نوجوانان كمك كند احساسات شديد خود را بشناسند و روش هاي سالم براي رسيدن به احساس آرامش را به آنها بياموزند.
        همچنين والدين ممكن است از راهنمايي در مورد چگونگي كمك به كودك مبتلا به سندرم داون براي مديريت چالش هاي روزمره و دستيابي به توانايي هاي كامل خود بهره مند شوند.

 
داروها و مكمل ها

برخي از افراد مبتلا به سندرم داون از مكمل هاي آمينو اسيد يا داروهايي استفاده مي كنند كه بر فعاليت مغزي آنها تأثير مي گذارد. با اين حال ، بسياري از آزمايشات باليني اخير اين روشهاي درماني ضعيف كنترل شده و اثرات سو ad ناشي از اين روشهاي درماني را نشان مي دهد. از آن زمان ، داروهاي روانگردان جديدتري توليد مي شوند كه بسيار خاص ترند. هيچ مطالعه باليني كنترل شده اي درباره اين داروها براي سندرم داون ، ايمني و كارآيي آنها را اثبات نكرده است.

بسياري از مطالعات انجام شده بر روي داروها براي درمان علائم زوال عقل در سندرم داون ، فقط تعداد كمي از شركت كنندگان را شامل شده است. نتايج اين مطالعات فوايد واضح اين داروها را نيز نشان نداده است. 9،10،11 به طور مشابه ، مطالعات آنتي اكسيدان هاي زوال عقل در سندرم داون نشان داده است كه اين مكمل ها بي خطر هستند ، اما م effectiveثر نيستند. 12
 
دستگاه هاي كمكي

بيشتر و بيشتر ، مداخلات براي كودكان مبتلا به سندرم داون شامل وسايل كمكي است - هر نوع ماده ، تجهيزات ، ابزار يا فناوري كه باعث افزايش يادگيري يا تكميل وظايف مي شود. به عنوان مثال مي توان به دستگاه هاي تقويت كننده مشكلات شنوايي ، باندهايي كه به حركت كمك مي كنند ، مداد مخصوص براي سهولت نوشتن ، رايانه هاي لمسي و رايانه هاي داراي صفحه كليد بزرگ حرف اشاره كرد.
DS-Connect®: ثبت سندرم داون

والدين و خانواده هاي كودكان مبتلا به سندرم داون مي توانند با ساير خانواده ها و افراد مبتلا به سندرم داون از سراسر جهان در ارتباط باشند تا اطلاعات بيشتري كسب كنند و اطلاعات خود را به اشتراك بگذارند. NSHD به رهبري DS-Connect® يك رجيستري ايمن و مطمئن است كه به خانواده ها و محققان كمك مي كند شباهت ها و تفاوت ها را در علائم و درمان افراد مبتلا به سندرم داون شناسايي كرده و تحقيقات آينده را راهنمايي كنند. درباره DS-Connect®: ثبت سندرم داون بيشتر بياموزيد.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۴:۰۲:۵۰ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

در حال حاضر ، هيچ درماني براي بهبود ASD نشان داده نشده است ، اما مداخلات زيادي براي استفاده در كودكان خردسال ايجاد و مورد مطالعه قرار گرفته است. اين مداخلات ممكن است علائم را كاهش دهد ، توانايي شناختي و مهارتهاي زندگي روزمره را بهبود ببخشد و توانايي كودك را براي عملكرد و مشاركت در جامعه به حداكثر برساند [1-6].

تفاوت در چگونگي تأثير ASD بر هر فرد بدين معني است كه افراد مبتلا به ASD از نقاط قوت و چالش هاي منحصر به فردي در ارتباطات اجتماعي ، رفتار و توانايي شناختي برخوردار هستند. بنابراين ، برنامه هاي درماني معمولاً چند رشته اي هستند ، ممكن است شامل مداخلات با واسطه والدين باشند و نيازهاي فردي كودك را هدف قرار دهند.

اوتيسم

استراتژي هاي مداخلات رفتاري بر توسعه مهارت هاي ارتباطي اجتماعي - به ويژه در سنين پايين كه كودك به طور طبيعي اين مهارت ها را كسب مي كند - و كاهش علايق محدود و رفتارهاي تكراري و چالش برانگيز متمركز شده اند. براي برخي از كودكان ، كاردرماني و گفتار درماني ممكن است مفيد باشد ، همانطور كه آموزش مهارتهاي اجتماعي و دارو در كودكان بزرگتر. بهترين روش درماني يا مداخله اي مي تواند بسته به سن ، نقاط قوت ، چالش ها و تفاوت هاي فرد متفاوت باشد [7].

همچنين لازم به يادآوري است كه كودكان مبتلا به ASD مي توانند مانند كودكان بدون ASD بيمار يا آسيب ببينند. معاينات منظم پزشكي و دندانپزشكي بايد بخشي از برنامه درماني كودك باشد. اغلب تشخيص اينكه رفتار كودك به ASD مربوط است يا ناشي از يك بيماري جداگانه است ، دشوار است. به عنوان مثال ، كوبيدن سر مي تواند از علائم ASD باشد ، يا مي تواند نشانه اي از سردرد يا گوش درد در كودك باشد. در اين موارد ، يك معاينه بدني كامل لازم است. نظارت بر رشد سالم به معناي نه تنها توجه به علائم مربوط به ASD ، بلكه همچنين به سلامت جسمي و رواني كودك است.

درباره بهترين مداخلات براي كودكان بزرگتر و بزرگسالان مبتلا به ASD اطلاعات زيادي در دست نيست. برخي تحقيقات درباره گروههاي مهارتهاي اجتماعي براي كودكان بزرگتر انجام شده است ، اما شواهد كافي براي اثبات موثر بودن آنها وجود ندارد [8]. براي ارزيابي مداخلات طراحي شده براي بهبود نتايج در بزرگسالي ، تحقيقات اضافي مورد نياز است. علاوه بر اين ، خدمات براي كمك به افراد مبتلا به ASD براي تكميل تحصيلات يا آموزش شغلي ، يافتن شغل ، مسكن و حمل و نقل امن ، مراقبت از سلامتي ، بهبود عملكرد روزانه و مشاركت هرچه بيشتر در جوامع خود مهم هستند [9].

انواع روش هاي درماني

انواع مختلفي از درمان ها در دسترس است. اين موارد شامل تجزيه و تحليل رفتار كاربردي ، آموزش مهارت هاي اجتماعي ، كاردرماني ، فيزيوتراپي ، درمان تلفيقي حسي و استفاده از فناوري كمكي است.

انواع درمان ها به طور كلي مي تواند به دسته هاي زير تقسيم شود:

    رويكردهاي رفتار و ارتباطات
    رويكردهاي رژيم غذايي
    دارو
    طب مكمل و جايگزين

بالاي صفحه
رويكردهاي رفتار و ارتباطات

طبق گزارشات آكادمي اطفال اطفال و شوراي تحقيقات ملي ، رويكردهاي رفتاري و ارتباطي كه به كودكان مبتلا به ASD كمك مي كند ، روشهايي است كه علاوه بر مشاركت خانوادگي ، ساختار ، جهت و سازماندهي كودك را نيز فراهم مي كند [10].

تحليل رفتار كاربردي (ABA)
يك روش درماني قابل توجه براي افراد مبتلا به ASD تجزيه و تحليل رفتار كاربردي (ABA) ناميده مي شود. ABA به طور گسترده اي در بين متخصصان مراقبت هاي بهداشتي پذيرفته شده و در بسياري از مدارس و كلينيك هاي درماني مورد استفاده قرار مي گيرد. ABA رفتارهاي مثبت را تشويق مي كند و رفتارهاي منفي را براي بهبود مهارت هاي مختلف دلسرد مي كند. پيشرفت كودك پيگيري و اندازه گيري مي شود.

انواع مختلف ABA وجود دارد. در اينجا چند نمونه آورده شده است:

آموزش آزمايشي گسسته (DTT)
    DTT نوعي آموزش است كه با استفاده از يك سري آزمايشات ، هر مرحله از رفتار يا پاسخ مورد نظر را آموزش مي دهد. درسها به ساده ترين قسمتها تقسيم مي شوند و از تقويت مثبت براي پاداش دادن به پاسخ ها و رفتارهاي صحيح استفاده مي شود. پاسخ هاي نادرست ناديده گرفته مي شوند.
    مداخله رفتاري فشرده اوليه (EIBI)
    اين نوعي ABA براي كودكان بسيار جوان مبتلا به ASD است ، معمولاً كمتر از 5 سال و اغلب كمتر از 3 سال است. EIBI از يك روش آموزشي بسيار ساختاريافته براي ايجاد رفتارهاي مثبت (مانند ارتباطات اجتماعي) و كاهش رفتارهاي ناخواسته (مانند احساسات خشن ، پرخاشگري) استفاده مي كند. ، و صدمه به خود) EIBI در يك محيط بزرگسال به كودك تحت نظارت يك متخصص آموزش ديده انجام مي شود.
    شروع زود هنگام مدل دنور (ESDM)

اين نوعي ABA براي كودكان مبتلا به ASD بين سنين 12-48 ماه است. از طريق ESDM ، والدين و درمانگران از بازي و فعاليتهاي مشترك براي كمك به كودكان در پيشرفت مهارتهاي اجتماعي ، زباني و شناختي خود استفاده مي كنند.

    آموزش پاسخ محوري (PRT)
    هدف PRT افزايش انگيزه كودك براي يادگيري ، نظارت بر رفتار خود و آغاز ارتباط با ديگران است. اعتقاد بر اين است كه تغييرات مثبت در اين رفتارها تأثيرات گسترده اي بر ساير رفتارها دارد.
    مداخله كلامي (VBI)
    VBI نوعي ABA است كه بر آموزش مهارت هاي كلامي تمركز دارد.

روش هاي درماني ديگري نيز وجود دارد كه مي تواند بخشي از يك برنامه درماني كامل براي كودك مبتلا به ASD باشد:

فناوري كمكي
فناوري كمكي ، از جمله دستگاه هايي مانند تابلوهاي ارتباطي و تبلت هاي الكترونيكي ، مي تواند به افراد مبتلا به ASD در برقراري ارتباط و تعامل با ديگران كمك كند. به عنوان مثال ، سيستم ارتباطات تبادل تصوير (PECS) از نمادهاي تصويري براي آموزش مهارت هاي ارتباطي استفاده مي كند. به فرد آموزش داده مي شود كه از نمادهاي تصويري براي پرسيدن و پاسخ دادن به سوالات و گفتگو استفاده كند. افراد ديگر ممكن است از يك تبلت به عنوان يك دستگاه گفتاري يا ارتباطي استفاده كنند.

تفاوت هاي فردي ، رويكردي مبتني بر رابطه (همچنين "زمان فلوتر" نيز ناميده مي شود)
زمان Floort بر رشد عاطفي و رابطه اي (احساسات و روابط با مراقبان) متمركز است. همچنين اين كار بر روي نحوه برخورد كودك با مناظر ، صدا و بو تمركز دارد.

درمان و آموزش نماد خارجي كودكان مبتلا به اوتيسم و ​​ارتباطات معلول (TEACCH)
TEACCH براي آموزش مهارت ها از نشانه هاي بصري استفاده مي كند. به عنوان مثال ، كارتهاي تصوير مي توانند با تجزيه اطلاعات در مراحل كوچك ، به كودك كمك كنند كه چگونه لباس بپوشد.

كار درماني
كاردرماني مهارتهايي را آموزش مي دهد كه به فرد كمك مي كند تا حد امكان مستقل زندگي كند. مهارت ها ممكن است شامل لباس پوشيدن ، غذا خوردن ، استحمام و ارتباط با افراد باشد.

آموزش مهارت هاي اجتماعي
آموزش مهارت هاي اجتماعي مهارت هاي لازم براي تعامل با ديگران را به كودكان مي آموزد ، از جمله مهارت هاي مكالمه و حل مسئله.

گفتاردرماني
گفتار درماني به بهبود مهارت هاي ارتباطي فرد كمك مي كند. برخي از افراد قادر به يادگيري مهارت هاي ارتباط كلامي هستند. براي ديگران ، استفاده از حركات يا صفحه تصاوير واقع بينانه تر است.

رويكردهاي رژيم غذايي

برخي از درمان هاي غذايي براي رفع علائم ASD ايجاد شده است. با اين حال ، يك بررسي سيستماتيك از 19 آزمايش كنترل تصادفي در سال 2017 ، شواهد كمي براي حمايت از استفاده از درمان هاي غذايي براي كودكان مبتلا به ASD يافت [11]

برخي از مداخلات زيست پزشكي خواستار تغيير در رژيم غذايي هستند. چنين تغييراتي مي تواند شامل حذف برخي از غذاها از رژيم غذايي كودك و استفاده از مكمل هاي ويتامين يا مواد معدني باشد. درمان هاي غذايي بر اساس اين ايده است كه آلرژي غذايي يا كمبود ويتامين و مواد معدني باعث علائم ASD مي شود. بعضي از والدين احساس مي كنند كه تغييرات رژيم غذايي در نحوه رفتار يا احساس كودك آنها تفاوتي ايجاد مي كند.

اگر به فكر تغيير رژيم غذايي كودك خود هستيد ، ابتدا با پزشك يا با يك متخصص تغذيه ثبت شده صحبت كنيد تا مطمئن شويد رژيم غذايي كودك شما شامل ويتامين ها و مواد معدني لازم براي رشد و نمو آنها است.

دارو

هيچ دارويي وجود ندارد كه بتواند ASD را درمان كند يا علائم اصلي را درمان كند. با اين حال ، داروهايي وجود دارد كه مي تواند به برخي از افراد مبتلا به ASD كمك كند تا عملكرد بهتري داشته باشند. به عنوان مثال ، دارو ممكن است به مديريت سطح بالاي انرژي ، عدم توانايي در تمركز ، اضطراب و افسردگي ، واكنش رفتاري ، خودزني يا تشنج كمك كند.

داروها ممكن است به طور يكسان روي همه كودكان تأثير نگذارد. همكاري با يك متخصص مراقبت هاي بهداشتي كه تجربه درمان كودكان با ASD را دارد بسيار مهم است. والدين و متخصصان مراقبت هاي بهداشتي بايد از نزديك مراقب پيشرفت و واكنشهاي كودك در هنگام مصرف دارو باشند تا مطمئن شوند كه هرگونه عوارض جانبي منفي اين درمان بيش از فوايد آن نيست.

درمان هاي مكمل و دارويي جايگزين

براي تسكين علائم ASD ، برخي از والدين و متخصصان مراقبت هاي بهداشتي از روش هاي درماني خارج از آنچه معمولاً توسط متخصصان اطفال توصيه مي شود استفاده مي كنند. اين درمان ها به عنوان درمان هاي مكمل و داروي جايگزين (CAM) شناخته مي شوند. درمان هاي CAM به محصولات يا خدماتي گفته مي شود كه علاوه بر يا به جاي داروهاي سنتي استفاده مي شود. اين رژيم ها ممكن است شامل رژيم هاي غذايي خاص ، نماد خارجي مكمل هاي غذايي ، كلاته (درماني براي حذف فلزات سنگين مانند سرب از بدن) ، داروهاي بيولوژيكي (به عنوان مثال سكرتين) يا داروي ذهن و بدن باشند [12]

بسياري از اين روشهاي درماني براي اثربخشي مورد مطالعه قرار نگرفته اند. علاوه بر اين ، مروري بر مطالعات مربوط به كلاته برخي از شواهد آسيب را نشان داد و هيچ مدركي دال بر موثر بودن آن در درمان كودكان مبتلا به ASD يافت [13]. تحقيقات فعلي نشان مي دهد كه ممكن است حتي يك سوم والدين كودكان مبتلا به ASD درمان CAM را امتحان كرده باشند و تا 10٪ ممكن است از يك درمان بالقوه خطرناك استفاده كنند [14-17]. قبل از شروع چنين درماني ، با پزشك كودك خود صحبت كنيد.

براي كسب اطلاعات بيشتر در مورد روشهاي درماني CAM براي ASD ، به صفحه ملي آيكون Autismexternal مركز ملي طب مكمل و جايگزين برويد. FDA اطلاعاتي در مورد درمانهاي بالقوه خطرناك icon hereexternal دارد.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۱۰:۴۳:۵۲ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

چكيده

درمان عقب ماندگي ذهني عمدتا غير پزشكي است. اين شامل آموزش براي دستيابي به حداكثر پتانسيل يادگيري ، تحرك ، آموزش حرفه اي و عادي سازي فعاليت هاي اجتماعي و تفريحي است.

اكثر كودكان و بزرگسالان از نظر پزشكي دلايل عقب ماندگي ذهني خود را ندارند. با اين حال ، براي اقليت كساني كه داراي علت پزشكي قابل تعريف هستند ، درمان سريع پزشكي ممكن است سود زيادي داشته باشد.

درمان اين اقليت مهم قبل از پرداختن به مسائل گسترده تر آموزش و پرورش عقب ماندگان و نيازهاي خانواده هاي آنها مورد بحث قرار خواهد گرفت.

درمان عقب ماندگي ذهني

شرايطي كه ضمانت درمان اوليه پزشكي است اختلالات متابوليك

فنيل كتونوريا (PKU). اگرچه استفاده از درمان غذايي كم فنيل آلانين در مورد فنيل كتونوري هنوز بحث برانگيز است ، اما نظر پذيرفته شده در حال حاضر اين است كه درمان با رژيم غذايي زود هنگام در جلوگيري از عقب ماندگي ذهني در بيشتر بيماران مبتلا به PKU ، 1،2 و همچنين بهبود رفتار آنها و كاهش تشنج آنها موثر است. فركانس .3 همچنين ناهنجاريهاي EEG و اگزما همراه با هم بهبود يافته گزارش شده است. 4 رژيم غذايي معمولاً به خوبي قابل تحمل است ، اما اگر سطح فنيل آلانين در خون خيلي پايين باشد ، تشنج هاي افت قند خون همراه با كم خوني مشاهده شده است.

بيماري ادرار شربت افرا (كتواسيدوريا با زنجيره شاخه). اين بيماري نادر ، كه معمولاً در دوران نوزادي با مشكلات تغذيه اي و تنفسي ، به علاوه تشنج ، خود را نشان مي دهد ، گزارش شده است كه با موفقيت با يك رژيم غذايي مصنوعي كه مصرف لوسين ، ايزولوسين ، والين و متيونين را محدود مي كند ، درمان شده است. نگهداري از آن دشوار است ، نشان داده شده است كه مي توان اين بيماران را زنده نگه داشت و از آسيب بيشتر مغز جلوگيري كرد ، بنابراين رشد طبيعي مي تواند ادامه يابد.

1. كوچ ، آر .. شاو. K. ، Aغير مجاز مي باشدta ، P. ، Fishier ، K. ، Schaefler. G .. Wenz. E .. و Wohlers. الف) رويكردي براي مديريت فنيل كتونوريا. J. پديات 76 (1970) ، 815.

2. درمان فنيل كتونوريا. لانست 1 (1970) 1272

3. ارزيابي ناكس ، WAn از درمان فنيل كتونوريا با رژيم هاي غذايي كم فنيل آلانين. اطفال 26 (1960). 1

4. گاردنر ، K. غدد درون ريز و بيماري ژنتيكي كودكي. فيلادلفيا: W.B. ساندرز ، 1969

5. Dodge، P.، Mancali، E.، Crawford، J.، Knapp. جي ، و پين. R. كاهش قند خون در درمان فنيل كتونوريا با رژيم كم فنيل آلانين: گزارش دو مورد مهندسي جديد J. پزشكي 260 (1959). 1104

6. Westall. R. درمان رژيم غذايي كودك مبتلا به بيماري ادرار شربت افرا (كتواسيدورياي زنجيره اي شاخه اي). صبح. J. Dis. كودك. 38 (1963) ، 485.

7. اسنايدرمن. S. ، Norton ، P. ، Roitman ، E. ، و Holt ، L ، Jr. بيماري ادرار شربت افرا با اشاره خاص به رژيم درماني. اطفال 34 (1964) ، 454.

8. Fox، R .. Royse-Smith، D.، and O'Sullivan، W. Orotidinuria ناشي از آلوپورينول. علوم پايه. 168 (1970) ، 861.

9. Hsia ، D .. ed. گالاكتوزمي اسپرينگ فيلد: چارلز سي توماس ، 1968.

10. Komrower، G. and Lee، D. پيگيري طولاني مدت گالاكتوزمي. بايگاني كودك. 45 (1970) 367

11. Schulman، K.، ed. كارگاه آموزشي در هيدروسفالي. فيلادلفيا: دانشكده پزشكي دانشگاه پنسيلوانيا و بيمارستان كودكان فيلادلفيا ، 1965.

12. Miller، J. and Schoenfelder، D. يك نگاه منطقي در كلاسهاي ويژه J. Spec. آموزش دادن 3 (1969) ، 397.

13 Valleluti، P. ادغام در برابر تفكيك ، ديالكتيكي بي فايده. J. مشخصات آموزش دادن 3 (1969). 405

14. كريستوپلوس. F. and Renz، P. بررسي انتقادي برنامه هاي آموزش ويژه. J. مشخصات آموزش دادن 3 (1969). 371

15. ******k، S. آموزش ابتدايي افراد كم توان ذهني. اوربانا: انتشارات دانشگاه ايلينوي. 1958

16. بلات ، B. خروج از Pandemonium. بوستون: آلين و بيكن ، 1970.

17. كميسيون آموزش ابتدايي و متوسطه ايالت نيويورك. M. Fleischmann ، رئيس كودكان با نيازهاي ويژه ، 1972.

18. گرونبرگ ، ا. برخي از جنبه هاي اپيدميولوژيك آسيب مادرزادي مغز. H. Birch ، ed. در آسيب مغزي در كودكان: جنبه هاي بيولوژيكي و اجتماعي. بالتيمور: شركت ويليامز و ويلكينز. 1964

19 بخش ايالات متحده از HEW .. كميته منشي عقب ماندگي ذهني. برنامه هايي براي معلولين. واشنگتن.…


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۹:۴۱:۴۷ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

چگونه اختلال شخصيت ضد اجتماعي درمان مي شود؟

روان درماني درماني انتخابي براي اختلال شخصيت ضد اجتماعي است. روان درماني نوعي مشاوره فردي است كه بر تغيير تفكر (شناخت درماني) و رفتار (رفتار درماني) فرد متمركز است. درمان گروهي و خانوادگي نيز ممكن است مفيد باشد. خانواده درماني مي تواند باعث افزايش درك در بين اعضاي خانواده افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي شود. درمان گروهي در صورتي كه براي افراد مبتلا به اختلال شخصيت ضد اجتماعي مناسب باشد ، بسيار مفيد خواهد بود. فرد مبتلا ممكن است راحت تر در مورد احساسات و رفتارهاي خود با افرادي كه با مشكلات و مسائل مشابهي روبرو هستند بحث كند.

اگرچه از دارو براي درمان خود اختلال شخصيت ضد اجتماعي استفاده نمي شود ، اما ممكن است براي كمك به ايجاد ثبات در نوسانات خلقي يا درمان برخي از علائم ناراحت كننده اختلال مانند تكانشگري و پرخاشگري خشن استفاده شود.

درمان اختلال شخصيت ضد اجتماعي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۰ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۹:۵۷:۲۹ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

دشوار است كه از مقايسه خود با ديگران جلوگيري كنيد. همه ما هر از گاهي اين كار را مي كنيم - در محل كار ، مدرسه ، با دوستان ، در شبكه هاي اجتماعي.

اما اين عمل ارزيابي مداوم چگونگي اندازه گيري شما مي تواند تأثير زيادي بر سلامت رواني و نحوه ديد خود داشته باشد.

يك ساده "من هرگز شبيه ماريسا نخواهم شد" مي تواند به سرعت حلقه "من هرگز به اندازه كافي براي كسي خوب نخواهم بود".

قبل از اينكه بدانيد ، فقط نگاه كردن به خود در آينه مي تواند باعث ايجاد افكار نفرت از خود و سرخوردگي شود. اگر قبلاً با بيماري رواني مانند اضطراب يا افسردگي زندگي كرده ايد ، اين احساسات مي تواند به خصوص ناراحت كننده باشد.

    اكنون كمك بگيريد

    اگر قصد خودكشي داريد يا فكر آسيب رساندن به خود را داريد ، مي توانيد با اداره سوuse مصرف مواد و خدمات بهداشت روان از طريق 1-800-662-HELP (4357) تماس بگيريد.

    خط تلفن 24/7 شما را با منابع بهداشت روان در منطقه شما ارتباط خواهد داد. اگر بيمه درماني نداريد ، متخصصان آموزش ديده همچنين مي توانند به شما كمك كنند منابع دولت خود را براي درمان پيدا كنيد.

اگر مطمئن نيستيد كه نفرت از خود را تجربه مي كنيد ، مي توانيد برخي از علائم رايج را بررسي كنيد:

    بيانيه هاي همه يا هيچ. شما زندگي خود را ليستي از اولتيماتوم ها مي دانيد كه اكثر آنها منجر به فاجعه مي شود. به عنوان مثال ، "اگر در اين امتحان قبول نشوم ، از دانشگاه خارج مي شوم و يك بازنده كامل خواهم بود."
    فقط تمركز روي موارد منفي است. مهم نيست كه روز شما چقدر خوب بوده است - آفتاب ، بستني ، توله سگ - تنها چيزي كه فكر مي كنيد اشتباه است.
    باور كردن يك احساس يك واقعيت است. شما فكر مي كنيد به جاي "من احساس شكست مي كنم" ، "من يك شكست هستم".
    عزت نفس پايين احساس نمي كنيد به اندازه كافي خوب هستيد كه در كنار دوستان و خانواده باشيد ، براي كارهاي جديد درخواست دهيد يا خود را براي فرصت هاي جديد در آنجا قرار دهيد.

اگر اين همه آشنا به نظر مي رسد ، وحشت نكنيد. در حال حاضر ممكن است چيزها احساس طاقت فرسايي كنند ، اما به ما اعتماد كنيد: شما شايسته عشق هستيد ، به ويژه از طرف خودتان.

براي شروع در راه عشق به خود ، چند نكته را بخوانيد.
1. به عوامل محرك خود توجه كنيد

اولين قدم براي پرداختن به هر مشكلي درك ريشه آن است.

اگر با يك نفرت شديد از خود مبارزه مي كنيد ، نشستن با چنين احساسي و تلاش براي تشخيص اينكه از كجا ناشي شده است مي تواند مفيد باشد. شما در خلا زندگي نمي كنيد ، بنابراين در نظر بگيريد كه چه چيزي مي تواند اين احساسات را برانگيخته باشد.

شما يك ميليون بار آن را شنيده ايد ، اما روزنامه نويسي در اينجا واقعاً مي تواند كمك كند. سعي كنيد آخر روز بنشينيد و از نظر ذهني روز خود را طي كنيد. سعي كنيد برخي يادداشت ها را در مورد:

    چه كار كردي
    در طول فعاليتهاي مختلف چه احساسي داشتيد
    كه در طول روز با آنها بودي

اگر با نوشتن بهترين پردازش را انجام ندهيد ، مي توانيد فيلم هاي كوتاه يا يادداشت صوتي را براي تلفن خود ضبط كنيد. همچنين مي توانيد براي چند لحظه به سادگي در وقايع روز تأمل كنيد.

صرف نظر از نحوه بسته بندي روز خود ، سعي كنيد موضوعات يا الگوهاي متداولي را كه ممكن است به شما كمك كند تفكرات منفي شما را تحريك كند ، نگه داريد.

هنگامي كه برخي از عوامل محرك خود را شناسايي كرديد ، مي توانيد راه هايي براي جلوگيري يا به حداقل رساندن آنها ارائه دهيد. برخي عوامل محرك وجود دارد كه ممكن است نتوانيد از آنها جلوگيري كنيد ، بنابراين يادگيري ابزارهايي براي كار با آنها مفيد است.
2. افكار منفي خود را به چالش بكشيد

گاهي اوقات نفرت از خود هنگامي بروز مي كند كه در مكان مناسبي براي روزنامه نويسي يا تأمل نباشيد. وقتي اين اتفاق مي افتد ، سعي كنيد يك مكالمه داخلي با خود داشته باشيد.

به عنوان مثال ، اگر فكر مي كنيد ، "من از خودم متنفرم" ، پرسيدن سريع "چرا؟" مي تواند مفيد باشد. اگر پاسخ اين است: "من در اين لباس زشت به نظر مي رسم" ، يا "من آن جلسه را بهم ريخته ام" ، سعي كنيد اين فكر را نيز به چالش بكشيد.

با خود بگوييد ، "اين درست نيست" سپس به دلايلي فكر كنيد كه اين فكر منفي اشتباه است.

    ايستادن در برابر افكار خود مي تواند دلهره آور باشد. اگر چنين است ، سعي كنيد براي مقابله با افكار خود ، يك شناسه جداگانه تصور كنيد. شايد آنها تركيبي از همه ابرقهرمانان مورد علاقه شما از كودكي يا بهترين دوست باشند. تصور كنيد كه آنها وارد مي شوند و جلوي اين افكار منفي را مي گيرند يا آن افكار منفي را به چالش مي كشند.

اگر جنبه مثبت همه چيز پيروز نشد ، نااميد نشويد. به چالش كشيدن اين افكار منفي به تقويت اين ايده كمك مي كند كه نفرت از خود يك واقعيت يا واقعيت انكارناپذير نيست - اين يك احساس است.
3. صحبت شخصي مثبت را تمرين كنيد

نفرت از خود غالباً در لحظه اي به وجود مي آيد كه نسبت به خود دلسوزي نكنيد. اگر دوره اي داريد كه احساس خوبي داريد ، سعي كنيد ليستي از آنچه در مورد خود دوست داريد بنويسيد.

اگر به چيزي فكر نمي كنيد ، وحشت نكنيد. عشق احساسي قوي است كه در يك نقطه پايين احساس سخت نسبت به خود احساس مي شود. اگر راحت تر است ، سعي كنيد به چيزهايي فكر كنيد كه در مورد خودتان به سادگي دوست داريد يا از آنها متنفر نيستيد.

شايد شما از حيوان خانگي خود بسيار مراقبت مي كنيد يا هميشه مي دانيد چه چيزي را بايد به يك گلدان تبديل كنيد.

اين ليست را هر روز كه مي بينيد نگه داريد. وقتي افكار نفرت از خود به وجود آمد ، بايستيد ، نفسي بكشيد و يكي از موارد را در ليست خود با صداي بلند بگوييد.

درباره مزاياي گفتگوي مثبت با خود و نحوه ساختن آن در برنامه روزانه خود بيشتر بدانيد.
طراحي شده توسط پروژه Rubicon
4. افكار منفي خود را از نو تنظيم كنيد

تغيير فرم يك روش درماني است كه مي تواند براي رفع افكار منفي و نفرت از خود استفاده شود. اين كار معمولاً با جابجايي افكار خود به يك ديدگاه كمي متفاوت انجام مي شود.

اين ممكن است شامل فكر كردن يك وضعيت بد يا در نظر گرفتن يك نااميدي در يك ديدگاه جديد باشد. با اين وجود تصميم مي گيريد كه آن را امتحان كنيد ، تغيير شكل دادن به آموزش مغز شما براي يافتن و تمركز بر موارد مثبت است.

    به عنوان مثال ، به جاي اينكه بگوييد ، "من در ارائه كار خيلي بد هستم" ، مي توانيد اين جمله را دوباره تنظيم كنيد و به اين ترتيب ، "احساس نمي كنم امروز در ارائه خود خوب عمل كردم."

بله ، اين يك تغيير كوچك است. اما شما يك جمله "همه" يا "هيچ" مي گيريد و آن را به عنوان نمونه مجدداً قالب بندي مي كنيد.

اين به منفي گرايي كمك مي كند تا چنين احساس طاقت فرسا يا دائمي نداشته باشد. به هر حال ، به هم ريختن يك ارائه كار فقط يك نمونه است - و اين بدان معني است كه دفعه بعد مي توانيد بهتر عمل كنيد.

دفعه بعدي كه احساس كرديد مي خواهيد ، "من از خودم متنفرم" ، سعي كنيد به روشي كوچك فكر كنيد كه مي توانيد آن جمله را دوباره تنظيم كنيد تا قابل كنترل و خاص تر باشد.
5. وقت خود را با افرادي سپري كنيد كه شما را خوشحال مي كنند

نفرت از خود باعث مي شود كه بخواهيد منزوي شويد. ممكن است احساس كنيد لياقت اين را نداريد كه در كنار دوستان يا خانواده خود باشيد. يا ممكن است احساس كنيد هيچ كس حتي نمي خواهد در اطراف شما باشد.

گرچه ممكن است كنار رفتن از موقعيت هاي اجتماعي كنار آمدن از موقعيت هاي اجتماعي بهترين اقدام به نظر برسد ، اما مطالعات نشان داده است كه ايده چندان خوبي نيست.

ارتباط با ديگران بخش بزرگي از بهزيستي ذهني ما است زيرا تعامل اجتماعي به ما كمك مي كند احساس بهتري نسبت به خود داشته باشيم. اين محيطي را ايجاد مي كند كه در آن احساس ارزشمندي و مراقبت مي كنيم.

بهترين راه براي مبارزه با اين افكار منفي وقت گذراني با عزيزانمان است ، خواه يك دوست ، يكي از اعضاي خانواده يا شريك زندگي باشد. به يك قهوه برويد ، با هم يك فيلم ببينيد يا در حالي كه با هم قدم مي زنيم به سادگي بازديد كنيد

تعامل اجتماعي مي تواند به شما كمك كند احساس شارژ و ارزش داشته باشيد.

    كسي نداريد كه بتواند با او ارتباط برقرار كند؟ صحبت با ديگران را در نظر بگيريد كه در اينترنت با موضوعات مشابه برخورد مي كنند انجمن اضطراب و افسردگي آمريكا يك گروه پشتيباني آنلاين براي افرادي دارد كه با طيف وسيعي از مسائل سر و كار دارند. اتحاد ملي در زمينه بيماري هاي رواني همچنين مي تواند به شما كمك كند گروهي را در منطقه خود پيدا كنيد.

6. خود شفقت را تمرين كنيد

اين ممكن است سخت ترين مورد در اين ليست باشد ، اما شايد مفيدترين باشد.

خود شفقت با عشق به خود متفاوت است. اين به معناي پذيرش افكار ، اشتباهات و شكست هاي منفي خود و درك آنها به عنوان لحظات نابسامان انساني است.

اين بدان معناست كه خود را به همان روشي كه يكي از عزيزانتان را براي اينكه در يك لحظه نااميدي به شما حمله كرد ، مي بخشد.

دفعه بعدي كه خود را در سوراخ سوراخ خرگوش از نفرت از خود مشاهده كرديد ، سعي كنيد خود را شل كنيد. تصديق كنيد كه احساس خوبي نداريد و به خود يادآوري كنيد كه اشكالي ندارد.

آيا در مورد اقدامات خاصي كه به آنها افتخار نمي كنيد ، فكر مي كنيد؟ به خود يادآوري كنيد كه همه اشتباه مي كنند. اين اقدامات لازم نيست كه شما را تعريف كنند.

البته ، خود شفقت يك شبه اتفاق نمي افتد. اما مطالعات نشان داده است كه ، دقيقاً مانند تغيير شكل يا مديتيشن ، خود شفقت يك مهارت قابل آموزش است.
7. كمك بخواهيد

به ياد داشته باشيد: شما هرگز در سفر سلامت روان خود تنها نيستيد. همه در يك نقطه يا نقطه ديگري به جايي كه شما بوده ايد بوده اند و بيشتر آنها براي گذر از زندگي به كمي كمك نياز دارند.

بهتر است موارد موجود در اين ليست را با كمك يك متخصص بهداشت روان معتمد تمرين كنيد. درخواست كمك هيچ شرمنده اي نيست. در حقيقت ، اين بهترين راه براي يادگيري نحوه مديريت نفرت از خود و گفتگوي منفي با خود است.

    چگونه يك درمانگر پيدا كنيم

    يافتن يك درمانگر مي تواند دلهره آور باشد ، اما لازم نيست. با پرسيدن چند سوال اساسي از خود شروع كنيد:

        مي خواهيد به چه موضوعاتي بپردازيد؟ اينها مي توانند خاص يا مبهم باشند.
        آيا ويژگي هاي خاصي وجود دارد كه شما در يك درمانگر دوست داشته باشيد؟ به عنوان مثال ، آيا با شخصي كه جنسيت شما مشترك است راحت تر هستيد؟
        واقعاً چقدر مي توانيد در هر جلسه هزينه كنيد؟ آيا شخصي را مي خواهيد كه قيمت ها يا برنامه هاي پرداخت در مقياس كشويي را ارائه دهد؟
        درمان در كجاي برنامه شما جاي مي گيرد؟ آيا به يك درمانگر نياز داريد كه بتواند شما را در يك روز خاص از هفته ببيند؟ يا شخصي كه جلسات شبانه دارد؟

    در مرحله بعد ، تهيه ليستي از درمانگران در منطقه خود را شروع كنيد. اگر در ايالات متحده زندگي مي كنيد ، به انجمن درمانگر انجمن روانشناسي آمريكا مراجعه كنيد.

    نگران هزينه هستيد؟ راهنماي ما براي درمان ارزان قيمت مي تواند كمك كند.

در پايان روز ، يادگيري نحوه رفتن از "من از خودم متنفرم" به "من فردا بهتر خواهم شد" يكي از مفيدترين مهارتهاي زندگي است كه مي توانيد داشته باشيد.

به راحتي نخواهد آمد ، اما در نهايت در جعبه ابزار شما خواهد بود ، و شما را براي هر چيز ديگري كه زندگي در مسير شما قرار مي دهد آماده مي كند.
تبليغات
درمان سنتي - به صورت آنلاين انجام مي شود

براي نيازهاي روزمره درماني خود ، يك درمانگر از شبكه درمانگران BetterHelp پيدا كنيد. يك مسابقه برگزار كنيد ، با شما تطبيق داده شود و از طريق جلسات تلفني يا ويديويي پشتيباني را شروع كنيد. برنامه ها از 60 دلار در هفته + 10 درصد تخفيف اضافي شروع مي شود.

درمان نفرت از خود


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۹ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۷:۵۶:۳۴ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

درمان - وسواس اجباري (OCD)
فهرست

    بررسي اجمالي
    علائم
    رفتار

وسواس اجباري (OCD) قابل درمان است. درمان توصيه شده بستگي به ميزان تأثير آن بر زندگي شما دارد.

درمان اختلال وسواسي

2 درمان اصلي عبارتند از:

    درمان روانشناختي - معمولاً نوعي از درمان است كه به شما كمك مي كند بدون "درست كردن آنها" با اجبار ، با ترس و افكار وسواسي خود روبرو شويد
    دارو - معمولاً نوعي داروي ضد افسردگي است كه مي تواند با تغيير تعادل مواد شيميايي در مغز به شما كمك كند

يك دوره كوتاه درماني معمولاً براي OCD نسبتاً خفيف توصيه مي شود. اگر OCD شديدتر باشد ، ممكن است نياز به دوره طولاني تري از درمان و يا دارو داشته باشيد.

اين روش هاي درماني مي توانند بسيار مثر باشند ، اما توجه به اين نكته مهم است كه ممكن است چندين ماه طول بكشد تا متوجه مزاياي آن شويد.

از طريق پزشك عمومي مي توانيد از طريق NHS درمان كنيد.

همچنين مي توانيد بدون مراجعه به پزشك عمومي خود را مستقيماً به يك سرويس درماني روانشناختي NHS (IAPT) ارجاع دهيد.

درمان روانشناختي

درمان براي OCD معمولاً نوعي درمان شناختي رفتاري (CBT) همراه با مواجهه و پيشگيري از پاسخ (ERP) است.

اين شامل موارد زير است:

    با درمانگر خود كار كنيد تا مشكلات خود را به بخشهاي جداگانه مانند تفكر ، احساسات و اعمال جسمي تقسيم كنيد
    تشويق شما براي مواجهه با ترس و داشتن افكار وسواسي بدون خنثي كردن آنها با رفتارهاي اجباري. شما قبل از رفتن به فكرهاي دشوارتر ، ابتدا با موقعيت هايي شروع مي كنيد كه كمترين اضطراب را ايجاد مي كنند

درمان دشوار است و ممكن است ترسناك به نظر برسد ، اما بسياري از افراد دريافتند كه وقتي با وسواس خود مقابله مي كنند ، سرانجام اضطراب بهبود مي يابد يا از بين مي رود.

افرادي كه دچار OCD نسبتاً خفيف هستند ، معمولاً به حدود 10 ساعت درمان درماني نياز دارند ، تمريناتي كه در خانه بين جلسات انجام مي شود. اگر OCD شديدتر باشد ، ممكن است نياز به دوره درماني طولاني تري داشته باشيد.
دارو

اگر روان درماني به شما در درمان OCD كمك نكند ، يا اگر OCD نسبتاً شديد باشد ، ممكن است به دارو نياز داشته باشيد.

داروهاي اصلي تجويز شده نوعي داروي ضد افسردگي به نام مهاركننده هاي انتخابي جذب مجدد سروتونين (SSRI) است. SSRI مي تواند با افزايش سطح ماده شيميايي به نام سروتونين در مغز شما ، به بهبود علائم OCD كمك كند.

قبل از اينكه متوجه شويد هيچ فايده اي داريد ، ممكن است به مدت 12 هفته از SSRI استفاده كنيد.

بيشتر افراد حداقل يك سال به درمان نياز دارند. اگر علائم دردسرآميز يا كمي داشته باشيد ، ممكن است متوقف شويد ، اگرچه برخي از افراد براي سالها نياز به SSRI دارند.

مصرف SSRI را بدون صحبت ابتدا با پزشك خود قطع نكنيد زيرا قطع ناگهاني آن مي تواند عوارض جانبي ناخوشايندي ايجاد كند. براي كاهش احتمال بروز عوارض جانبي ، درمان به تدريج متوقف مي شود. در صورت بازگشت علائم ممكن است مجدداً دوز شما افزايش يابد.
اثرات جانبي

عوارض جانبي احتمالي SSRI ها عبارتند از:

    احساس تحريك ، لرزش يا اضطراب
    احساس يا بيماري
    اسهال يا يبوست
    سرگيجه
    مشكلات خواب (بي خوابي)
    سردرد
    ميل جنسي كم

همچنين يك احتمال بسيار ناچيز وجود دارد كه SSRI ها مي توانند افكار خودكشي در شما ايجاد كنند يا مي خواهند به خود آسيب بزنند. اگر اين اتفاق افتاد ، با پزشك عمومي خود تماس بگيريد يا به نزديكترين حادثه و اورژانس (A&E) برويد.

بيشتر عوارض جانبي پس از چند هفته با عادت بدن به دارو بهبود مي يابند ، اگرچه برخي از آنها مي توانند باقي بمانند.
بارداري

SSRI ها معمولاً در دوران بارداري خصوصاً در 3 ماه اول (سه ماهه اول) توصيه نمي شوند. اين به اين دليل است كه ممكن است خطري براي كودك وجود داشته باشد.

با اين حال ، اگر خطر ناشي از يك وضعيت بهداشت روان بيش از خطرات بالقوه درمان باشد ، مي توان استثنائات ايجاد كرد.
درمان بيشتر

در صورتي كه روان درماني و پزشكي را امتحان كرده ايد و OCD هنوز تحت كنترل نيست ، ممكن است درمان بيشتر توسط يك تيم متخصص گاهي لازم باشد.

برخي از افراد مبتلا به OCD شديد ، طولاني مدت و درمان ناپذير ممكن است به يك سرويس تخصصي OCD مراجعه كنند.

اين خدمات ارزيابي و درمان را براي مبتلايان به OCD ارائه مي دهند كه به درمانهاي موجود در خدمات OCD محلي و منطقه اي آنها پاسخ نداده اند.

OCD UK اطلاعات بيشتري در مورد خدمات درماني OCD متخصص NHS شامل خدمات بزرگسالان و كودكان و نوجوانان دارد.
گروه هاي پشتيباني OCD

بسياري از افراد مبتلا به OCD ، گروه هاي پشتيباني را مفيد مي دانند ، همانطور كه مي توانند:

    مشاوره اطمينان و مقابله ارائه دهيد
    احساس انزوا را كاهش دهيد
    فرصتي براي معاشرت با ديگران فراهم كنيد
    براي اعضاي خانواده و دوستان خود اطلاعات و مشاوره ارائه دهيد

موسسات خيريه ملي OCD Action ، OCD-UK و TOP UK مي توانند اطلاعات مربوط به گروه هاي پشتيباني در منطقه شما را ارائه دهند:

    گروه هاي پشتيباني اقدام OCD
    گروه هاي پشتيباني OCD-UK
    TOP گروه هاي پشتيباني انگليس

ممكن است بخواهيد از انجمن HealthUnlocked OCD بازديد كنيد ، جايي كه مي توانيد در مورد تمام موارد اين بيماري را با ديگران كه OCD دارند بحث كنيد.


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۸ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۹:۲۰:۴۷ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

تشخيص

برخي از ويژگي هاي اختلال شخصيت خودشيفته مانند ساير اختلالات شخصيتي است. همچنين ، ممكن است همزمان بيش از يك اختلال شخصيت تشخيص داده شود. اين امر مي تواند تشخيص اختلال شخصيت خودشيفته را به چالش بكشد.

تشخيص اختلال شخصيت خودشيفته به طور معمول بر اساس موارد زير است:

    علائم و نشانه ها
    يك معاينه فيزيكي براي اطمينان از اينكه شما از نظر جسمي مشكل ايجاد علائم خود را نداريد
    يك ارزيابي روانشناختي كامل كه ممكن است شامل پر كردن پرسشنامه باشد
    معيارهاي راهنماي تشخيصي و آماري اختلالات رواني (DSM-5) ، منتشر شده توسط انجمن روانپزشكي آمريكا

رفتار

درمان اختلال شخصيت خودشيفته گفتگو درماني (روان درماني) است. در صورت داشتن ساير بيماري هاي رواني ، ممكن است داروها در درمان شما گنجانده شوند.
روان درماني

درمان اختلال شخصيت خودشيفته محور گفتگو درماني است كه روان درماني نيز ناميده مي شود. روان درماني مي تواند به شما كمك كند:

    ارتباط بهتر با ديگران را بياموزيد تا روابط صميمي تر ، لذت بخش تر و پاداش آورتري داشته باشيد
    دلايل احساسات خود را بفهميد و آنچه شما را به سمت رقابت سوق مي دهد ، نسبت به ديگران بي اعتماد شويد و شايد خود و ديگران را تحقير كنيد

مناطق تغيير به شما كمك مي كنند تا مسئوليت را بپذيريد و ياد بگيريد:

روابط شخصي و همكاري واقعي با همكاران را بپذيريد و حفظ كنيد
    صلاحيت و پتانسيل واقعي خود را بشناسيد و بپذيريد تا بتوانيد انتقادات يا شكست ها را تحمل كنيد
    توانايي خود را در درك و تنظيم احساسات خود افزايش دهيد
    تأثير مسائل مربوط به عزت نفس خود را درك و تحمل كنيد
    اشتياق خود را براي اهداف دست نيافتني و شرايط ايده آل از بين ببريد و آنچه را كه مي توانيد به دست آوريد و آنچه مي توانيد به دست آوريد قبول كنيد.

درمان مي تواند براي كمك به شما در مديريت در هنگام استرس يا بحران كوتاه مدت باشد ، يا مي تواند به صورت مداوم براي كمك به شما در دستيابي و حفظ اهداف خود ارائه شود. اغلب ، شامل اعضاي خانواده يا افراد قابل توجه ديگر در درمان مي تواند مفيد باشد.
داروها

هيچ دارويي به طور خاص براي درمان اختلال شخصيت خودشيفته استفاده نشده است. با اين حال ، اگر علائم افسردگي ، اضطراب يا ساير بيماري ها داريد ، داروهايي مانند داروهاي ضد افسردگي يا داروهاي ضد اضطراب مي توانند مفيد باشند.

شيوه زندگي و درمان هاي خانگي

ممكن است در مورد درمان احساس دفاعي كنيد يا فكر كنيد كه اين كار غيرضروري است. ماهيت اختلال شخصيت خودشيفته نيز مي تواند اين احساس را در شما ايجاد كند كه درمان ارزش زمان و توجه شما را ندارد و ممكن است وسوسه شويد كه آن را ترك كنيد. اما مهم است كه:

    ذهن خود را باز نگه داريد. بر مزاياي درمان تمركز كنيد.
    به برنامه درماني خود پايبند باشيد. در جلسات برنامه ريزي شده درماني شركت كنيد و هر دارو را طبق دستور مصرف كنيد. به ياد داشته باشيد ، اين ممكن است كار سختي باشد و شما ممكن است گاه به گاه عقب بيفتيد.
    براي سو alcohol مصرف الكل يا مواد مخدر يا ساير مشكلات بهداشت روان درمان كنيد. اعتياد ، افسردگي ، اضطراب و استرس شما مي تواند يكديگر را تغذيه كند و منجر به يك چرخه درد عاطفي و رفتار ناسالم شود.
    روي هدف خود متمركز باشيد. با در نظر داشتن اهداف خود و يادآوري به خود ، انگيزه خود را حفظ كنيد و مي توانيد براي ترميم روابط آسيب ديده تلاش كنيد و از زندگي خود رضايت بيشتري كسب كنيد.

آماده شدن براي قرار شما

شما ممكن است با مراجعه به پزشك خود شروع كنيد ، يا ممكن است پزشك شما را به يك ارائه دهنده بهداشت روان مانند روانپزشك يا روانشناس ارجاع دهد.
آنچه شما مي توانيد انجام دهيد

قبل از قرار ملاقات ، ليستي از موارد زير تهيه كنيد:

    هر علامتي كه تجربه مي كنيد و براي چه مدت براي كمك به تعيين نوع حوادثي كه باعث عصبانيت يا ناراحتي شما مي شود
    اطلاعات شخصي كليدي ، از جمله رويدادهاي آسيب زا در گذشته شما و ساير عوامل اصلي استرس زا
    اطلاعات پزشكي شما ، از جمله ساير شرايط سلامت جسمي يا رواني كه با آنها تشخيص داده شده ايد
    هر دارو ، ويتامين ، گياه يا ساير مكمل هايي كه مصرف مي كنيد و مقدار مصرف آن
    سوالاتي كه بايد از ارائه دهنده بهداشت روان بپرسيد تا بتوانيد از قرار خود بيشترين استفاده را ببريد

در صورت امكان ، يك عضو يا دوست معتمد خانواده را به همراه داشته باشيد تا به خاطر سپردن جزئيات كمك كند. علاوه بر اين ، شخصي كه مدتهاست شما را مي شناسد ممكن است بتواند س questionsالات مفيدي را بپرسد يا اطلاعات مهم را به اشتراك بگذارد.

برخي از س basicالات اساسي كه بايد از ارائه دهنده بهداشت روان بپرسيد عبارتند از:

    به نظر شما من چه نوع اختلالي دارم؟
    آيا مي توانم ساير موارد بهداشت رواني را داشته باشم؟
    هدف از درمان چيست؟
    چه روش هاي درماني به احتمال زياد براي من مثر هستند؟
    انتظار داريد كه كيفيت زندگي من با درمان چقدر بهبود يابد؟
    هر چند وقت يكبار و براي چه مدت به جلسات درماني احتياج دارم؟
    آيا خانواده درماني يا گروهي درماني در مورد من مفيد خواهد بود؟
    آيا داروهايي وجود دارد كه بتواند به علائم من كمك كند؟
    من اين شرايط سلامتي ديگر را دارم. چگونه مي توانم آنها را به بهترين وجه با هم مديريت كنم؟
    آيا بروشور يا ساير مواد چاپي وجود دارد كه بتوانم داشته باشم؟ چه وب سايت هايي را پيشنهاد مي كنيد؟

در هنگام قرار ملاقات خود از پرسيدن س questionsال ديگري دريغ نكنيد.
چه انتظاري از ارائه دهنده سلامت روان خود داريد

براي درك بهتر علائم و چگونگي تأثير آنها بر زندگي شما ، ارائه دهنده بهداشت روان شما ممكن است بپرسد:

علائم شما چيست؟
    اين علائم چه زماني بروز مي كنند و چه مدت ادامه دارند؟
    علائم شما چه تاثيري بر زندگي شما از جمله مدرسه ، كار و روابط شخصي دارد؟
    وقتي ديگران به نظر مي رسد شما را انتقاد يا رد مي كنند ، چه احساسي داريد - و چگونه رفتار مي كنيد؟
    آيا روابط شخصي نزديك داريد؟ اگر نه ، چرا فكر مي كنيد اينطور باشد؟
    عمده موفقيت هاي شما چيست؟
    اهداف اصلي شما براي آينده چيست؟
    وقتي شخصي به كمك شما احتياج دارد چه احساسي داريد؟
    وقتي شخصي احساسات سختي مانند ترس يا غم و اندوه را به شما ابراز مي كند ، چه احساسي داريد؟
    كودكي خود ، از جمله رابطه با والدين خود را چگونه توصيف مي كنيد؟
    آيا به هيچ يك از بستگان نزديك شما مبتلا به اختلال سلامت رواني ، مانند اختلال شخصيت شده اند؟
    آيا شما به دليل مشكلات رواني ديگري تحت درمان قرار گرفته ايد؟ اگر بله ، چه روش هاي درماني موثرتر بودند؟
    آيا شما از الكل يا مواد مخدر خياباني استفاده مي كنيد؟ چند وقت؟
    آيا در حال حاضر تحت شرايط پزشكي ديگري تحت درمان هستيد؟

خودشيفتگي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۷ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۹:۲۰:۵۸ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]

چكيده

درمان شيدايي با تشخيص صحيح و اقدامات اوليه براي جلوگيري از خطرات براي بيمار ، بستگان و ديگران آغاز مي شود. بعضي اوقات ، ممكن است براي چند روز بستري و درمان اجباري لازم باشد. درمان بيماران مبتلا به مانيا روان پريش يا مخلوط ممكن است دشوارتر باشد. در حال حاضر ، شواهد مستدلي مبني بر استفاده از ليتيوم ، داروهاي ضد تشنج والپروات و كاربامازپين و داروهاي ضد روان پريشي كلرپرومازين ، هالوپريدول ، ريسپريدون ، اولانزاپين ، كويتياپين ، زيپراسيدون ، آريپي پرازول و آسناپين در استفاده حاد حاد وجود دارد ، درمان كلوزاپين يا الكتروشوك درماني در موارد مقاوم به درمان - سايپرز ، باشگاه دانش با اين حال ، در عمل باليني ، درمان تركيبي قاعده است تا استثنا. درمان شيدايي حاد سزاوار يك ديد طولاني مدت است ، و شواهد براي برخي از درمان ها ممكن است قوي تر از ساير موارد باشد. هنگام تصميم گيري در مورد درمان ، تحمل همچنين بايد يك نگراني اساسي باشد ، زيرا تفاوت در ايمني و تحمل ممكن است بيش از تفاوت در اثربخشي براي اكثر تركيبات باشد ، تحصيلات روانشناختي بيماران و مراقبان يك ابزار پيشرفته است كه بايد همراه با دارو براي بهينه سازي استفاده شود. نتيجه بلند مدت بهبود عملكرد بايد هدف نهايي باشد.
واژه هاي كليدي: شيدايي ، ليتيوم ، ضد تشنج ، ضد روان پريشي ، آزمايشات باليني ، اختلال دو قطبي

بيماري جنون-افسردگي ، كه در حال حاضر به عنوان اختلال دو قطبي شناخته مي شود ، يك بيماري شايع ، شديد و طولاني مدت است. سازمان بهداشت جهاني در سال 2001 گزارش كرد كه اختلال دو قطبي پنجمين علت سالهاي زندگي با معلوليت در بزرگسالان جوان است. 1 اين بيماري با عود مانيا ، افسردگي يا دوره هاي مختلف مشخص مي شود. از اختلال دو قطبي و علت اصلي ناتواني ، انگ و اختلال شناختي

ليتيوم گزينه درماني سنتي است ، اما. اكثر بيماران به مونوتراپي ليتيوم پاسخ نمي دهند و ساير داروها در دهه هاي گذشته مانند داروهاي ضد تشنج والپروات و كاربامازپين معرفي شده اند. ساير داروهاي ضدتشنج جديد ، كه نتوانسته اند اثر خود را در شيدايي اثبات كنند ، با موفقيت استفاده نشده است. 5 داروهاي ضد روان پريشي به عنوان درمان اصلي اسكيزوفرني ايجاد مي شود و به طور سنتي در مانيا استفاده مي شود ، اما اخيراً تعداد بيشتري از آزمايشات آنها را به يك گزينه درماني گسترده تر براي اختلال دوقطبي ، به عنوان گزينه هاي جايگزين و مكمل ، براي تثبيت كننده هاي خلقي سنتي. 6،7 داروهاي ضد روان پريشي نسل دوم به طور گسترده اي در شيدايي مورد مطالعه قرار گرفته اند ، اما همچنين شواهد بيشتري در مورد كارآيي حداقل برخي از آنها در درمان افسردگي دو قطبي و درمان نگهدارنده اختلال دو قطبي. علاوه بر اين ، تجزيه و تحليل ثانويه از آزمايش هاي كنترل شده نشان مي دهد كه برخي از داروهاي ضد روان پريشي ممكن است در درمان حالت هاي مختلف و دوچرخه سواري سريع مفيد باشند. در واقعيت باليني ، همانطور كه در مطالعات بزرگ طبيعت گرايي نشان داده شده است ، اكثر بيماران مبتلا به شيدايي حاد با تركيبي از داروهاي ذكر شده در بالا و حتي بنزوديازپين ها به عنوان كمكي ، درمان مي شوند .8 به عنوان يك گزينه جايگزين براي ليتيوم ، ضدتشنج و داروهاي ضد روان پريشي ، يا آنها درمان تركيبي ، الكتروشوكي عمدتاً با تجربه و برخي شواهد محدود پشتيباني مي شود. 9،10 درمان انواع خفيف مانيا و هيپومانيا به وضوح ناكافي بررسي شده است ، اگرچه به طور كلي تصور مي شود آنچه براي مانيا مفيد است بايد براي هيپومنيا نيز مفيد باشد. ؛ با اين حال ، تصميمات باليني به طور كلي در يك چارچوب نسبت خطر استفاده مي شود ، و بنابراين مطالعات بيشتر سر و آزمايشات خاص در اين قوس زير جمعيت مورد نياز است. شيدايي روان پريشي ، بهتر مورد مطالعه قرار گرفته است ، و بيشتر گزارش هاي آزمايش ، تجزيه و تحليل جداگانه اي را براي بيماران روان پريش در مقابل بيماران غير روان پريشي فراهم مي كند. سرانجام ، شيدايي مخلوط نيز در برخي آزمايشات مورد مطالعه قرار گرفته است ، و ممكن است به داروهاي ضد روان پريشي غيرمعمول - يا تركيبي از اين دو - نسبت به ساير روشهاي درماني درماني بهتر پاسخ والپروات ، 11 دهد اما هنوز هم باقي مانده است. چالش ، به ويژه به دليل خطر بالاي سوق دادن به افسردگي .12

مديريت شيدايي حاد: گام هاي اول

اهداف درمان مانياك حاد يا اپيزود مختلط كاهش علائم و بازگشت به سطح معمول عملكرد رواني - اجتماعي است. دستيابي به كنترل سريع تحريك ، پرخاشگري و تكانشگري به ويژه براي اطمينان از ايمني بيماران و اطرافيان و اجازه ايجاد يك اتحاد درماني از اهميت ويژه اي برخوردار است. گاهي اوقات ، براي شروع درمان موثر ، بستري شدن اجباري در بيمارستان لازم است.

اگرچه معيارهاي تشخيصي اجازه مي دهد تا قسمت هاي دوقطبي خلق و خوي به صورت هيپومانيك ، ديوانه وار يا مختلط تعريف شوند ، اما تفكيك قابل اعتماد بين آنها ممكن است دشوار باشد. درجه يا افزايش روحيه في نفسه عامل تعيين كننده اي در انتخاب از بين سه تشخيص نيست. در عوض ، ميزان اختلال و اختلال رفتاري ، همانطور كه توسط پرخاشگري ، تحريك ، روان پريشي ، قضاوت ضعيف و اختلال در عملكرد اجتماعي يا شغلي مشهود است ، رسوب معمول توجه باليني است و از اين رو هدف اصلي مداخله است. از نظر عملي ، بنابراين ، بيماران دو قطبي I كه با يك دوره هيپومانيك ، شيدايي يا مختلط روبرو مي شوند ، معمولاً مي توانند با يك استراتژي مشترك "افزايش حاد خلق و خو" كنترل شوند. با اين حال ، حتي اگر شكاف بين درمان حاد و درمان طولاني مدت ، از منظر عملياتي منطقي باشد ، در چند سال گذشته. روشن شده است كه بهترين. رويكرد به درمان اختلال دو قطبي يك مديريت يكپارچه ، رويكرد ، رسيدگي به مسائل فوري و حاد است ، در حالي كه چشم اندازهاي طولاني مدت و نتيجه عملكرد را حفظ مي كند. به همين دليل ، در درمان شيدايي بايد هميشه ، مسائل طولاني مدت ، از جمله نه تنها ارزيابي مقطعي ، بلكه در نظر گرفته شود. همچنين قطب غالب اپيزودها ، 13 و اصول كلي همانطور كه در دهاله براي مديريت اختلال دو قطبي مشخص شده است ، 14 در جدول I نشان داده شده است.

جدول I
14. فهرست اهداف مداخله در اختلال دو قطبي
1. براي اطمينان از ايمني بيمار و ديگران
2. براي درمان و كاهش شدت خلقيات حاد در هنگام وقوع
3. براي درمان علائم روان پريشي هنگام بروز آنها
4- براي جلوگيري از دوچرخه سواري از يك قسمت به قسمت ديگر
5. براي جلوگيري از رفتار خودكشي
6. براي كاهش دفعات قسمت هاي خلقي
7. براي درمان علائم زير آستانه
8. براي درمان بيماريهاي همگاني ، بيش از همه مشكلات بهداشتي و شناختي
9. افزايش دانش بيماران و مراقبين در مورد اين اختلال و افزايش پايبندي به درمان
10. براي كمك به عملكرد بيمار در حد امكان در بين دوره ها
قابل اعتماد و متخصص:
درمان دارويي شيدايي حاد

بيشترين داروهاي مورد استفاده در محيط حاد ليتيوم ، برخي از داروهاي ضد تشنج (والپروات ، كاربامازپين) ، داروهاي ضد روان پريشي استاندارد (به عنوان مثال ، هالوپريدول ، كلرپرومازين) ، داروهاي ضد روان پريشي غير معمولي (به عنوان مثال ، كويتياپين ، اولانزاپين ، ريسپريدون ، زيپراسيدون ، آريپيزازينو ، بنزيپراژول ، كلوپروازول ، كلوپروازول ، كلرپرومازين ، كلرپرومازين ، كلرپرومازين ، كلرپرومازين ، كلرپرومازين) (به عنوان مثال ، لورازپام ، كلونازپام). انتخاب روش درمان اوليه تحت تأثير سابقه دارويي فعلي و قبلي بيمار ، نياز به رفع سريع تحريك و پرخاشگري ، ويژگيهاي دوره شيدايي و وجود دوچرخه سواري سريع و همچنين تمايل خود بيمار به پذيرش ، روشهاي درماني خاص و روشهاي تجويز. در صورت امكان ، ابتدا بايد درمان خوراكي ارائه شود ، اما اگر درمان خوراكي به طور قابل اعتماد انجام نشود ، تزريق عضلاني جايگزين است.

اجماع منتشر شده ، دستورالعمل هاي باليني و الگوريتم هاي درمان تفاوت هاي زيادي را در توصيه هاي آنها براي درمان خط اول و دوم مانيا حاد نشان مي دهد .15 اگرچه اكثريت افراد ، استفاده از مونوتراپي با ليتيوم ، والپروات و در بعضي موارد اولانزاپين و ساير داروهاي ضد روان پريشي در شيدايي خفيف تا متوسط ​​، در حال افزايش است كه تعداد قابل توجهي از بيماران در نهايت دو يا چند دارو دريافت مي كنند.

ليتيوم

بيش از 50 سال از ليتيوم در درمان مانيا دو قطبي حاد استفاده شده است و در چندين آزمايش باليني كنترل شده برتري با دارونما را نشان داده است .16 در اين مطالعات ، درصد بيماراني كه پس از 2 تا 3 هفته درمان حداقل بهبود متوسط ​​داشتند از 40٪ تا 80٪. به نظر مي رسد ليتيوم در بيماران مبتلا به شيدايي كلاسيك (سرخوشي) بسيار م ،ثر است ، در حالي كه نرخ پاسخ در حالت هاي مختلط يا دوچرخه سواري سريع نسبتاً ضعيف است. 17

از معايب ليتيوم درماني مي توان به شاخص تنگ درماني آن (سطح توصيه شده 8/1 تا 2/1 ميلي مول در ليتر پلاسما) ، تحمل ضعيف ، به ويژه در دوزهاي بالاتر ، و خطر "برگشت مانيا" در هنگام ترك اشاره كرد. پلي اوريا ، و در طولاني مدت ، كم كاري تيروئيد. علي رغم اين كاستي ها ، ليتيوم به عنوان يك درمان خط اول نقش خود را حفظ مي كند و به طور گسترده اي به عنوان مقايسه كننده استاندارد طلا براي عوامل جديدتر ديده مي شود ، بگوييم كه ممكن است اثرات ضدكشي داشته باشد. 19،20 ليتيوم نيز در رابطه با ساير ضد قارچ ها ارزيابي شده است عوامل در مقايسه با سرم با داروهاي ضد روان پريشي (معمولاً كلرپرومازين) به طور كلي ليتيوم از نظر بهبود كلي علائم ، خلق و خو و ايده آل بودن ، برتر است ، اما از نظر بيش فعالي حركتي و شروع عمل ، بدتر است. ليتيوم به اندازه كويتاپين در يك آزمايش 12 هفته اي تصادفي و دوسوكور كارآمد بود 21 در يك مطالعه تصادفي سه بازوي مقايسه دارونما ، ليتيوم و والپروات ، ليتيوم و والپروات به طور مشابه در بهبود علائم جنون مثر بودند. 22

مقايسه تصادفي يك تثبيت كننده خلق و خو (ليتيوم يا والپروات) ، به تنهايي يا در تركيب با داروهاي ضد روان پريشي ، به طور كلي نشان داد كه اين تركيبات براي كنترل سريع علائم شيدايي نسبت به مونوتراپي برتر هستند .23 در مقابل ، دو مطالعه دو سو كور 24،25 نشان نداد برتري ليتيوم به علاوه يك ضد روان پريشي (هالوپريدول يا پيموزيد) نسبت به ضد روان پريشي به تنهايي در درمان ، شيدايي حاد. همچنين مشخص شده است كه ليتيوم در تركيب با داروهاي ضد روان پريشي يا ضد تشنج به خوبي تحمل مي شود .26

ضدتشنج

والپروات

چندين شكل جاليني از اسيد والپروئيك ، محصول فعال نهايي ، در سراسر جهان در دسترس است و از دهه 1960 در اروپا براي درمان اختلال دوقطبي استفاده مي شود. متعاقباً ، دو مطالعه دو سو كور ، والپروات را نسبت به دارونما و م asثر ليتيوم در درمان شيدايي حاد نشان داد. 22،27 تجزيه و تحليل تجميعي اين مطالعات نشان داد كه 54٪ از بيماران تحت درمان با والپروات ، كاهش حداقل 50٪ در علائم شيدايي LJ مانند ليتيم ، والپروات سريع شروع به فعاليت مي كند ، در عرض 1 هفته پيشرفت هاي كلينيكي چشمگيري ايجاد مي كند ، و در درمان شيدايي مخلوط و كلاسيك نيز به همان اندازه موثر است. ) ، اما به طور كلي بهتر تحمل مي شود. 30 يك نوع ترشح طولاني مدت والپروات نيز وجود دارد و اثبات مي شود كه در شيدايي م effectiveثر است .31 بعضي از دستورالعمل ها ، مانند دستورالعمل هاي NICR انگلستان ، استفاده از والپروات را در زنان در سنين باروري توصيه نمي كنند. ، به دليل فراواني حاملگي هاي برنامه ريزي نشده در زنان مبتلا و حتي بدون اختلال دوقطبي و تراتوژنيك بودن نسبتاً زياد تركيب ، اما اين ممكن است به تا كنون ، و غير عملي مي تواند اثبات شود. 32 ساير عوارض جانبي حاد بالقوه وزن قوس والپروات ، افزايش و ريزش مو.

كاربامازپين

از زمان معرفي آن به درمان روانپزشكي ، 33 كاربامازپين در چندين آزمايش كنترل شده تصادفي ارزيابي شده است ، اما اكثر آنها داراي محدوديت هاي روش شناختي مانند تعداد كم بيمار يا درمان همزمان بودند. يك مطالعه كنترل شده با دارونما كه در آن بيماران داروهاي كمكي دريافت نمي كردند ، نشان داد كه 63٪ از بيماران تحت درمان با كاربامازپين ، بهبودهاي قابل توجهي در علائم جنون ، افسردگي و روان پريشي از خود نشان داده اند ، اين اثري است كه با تغيير مكان به دارونما از بين رفته است. 34 اهميت آماري اثر درماني داده نشد.

اخيراً ، دو مطالعه تصادفي و دو سو كور ، فرمولاسيون با انتشار طولاني مدت كاربامازپين را به عنوان مونوتراپي براي درمان حاد دوره هاي شيدايي يا مخلوط ارزيابي كرده اند. عوارض جانبي شامل سرگيجه ، خواب آلودگي ، حالت تهوع ، استفراغ ، آتاكسي ، تاري ديد ، سوpe هاضمه ، خشكي دهان ، خارش و اختلال گفتاري بود.

دو مطالعه كاربامازپين و ليتيوم را به صورت تصادفي و كنترل شده مقايسه كرده اند كه نتايج متناقضي دارند. يكي دريافت كه ليتيوم برتر است ، 37 در حالي كه ديگري معادل داروها است .38 دو مطالعه مقايسه كاربامازپين با كلرپرومازين هيچ تفاوتي بين داروها پيدا نكرد. يك مطالعه دو سو كور نشان داد كه كاربامازپين در تركيب با ليتيوم به اندازه ليتيوم به علاوه هالوپريدول در درمان شيدايي حاد موثر است.

در تمام اين مطالعات ، اثر ضد انساني كاربامازپين پس از 1 تا 2 هفته مشهود بود. مطالعات غير كنترل شده نقش كاربامازپين را در دوچرخه سواري سريع و حالت هاي مختلط پيشنهاد كرده اند ، اما اينها نياز به تأييد دارند. يك اثر جانبي كاربامازپين به طور بالقوه تهديد كننده زندگي ممكن است سندرم استيونز-جانسون و اثرات مربوط به پوست باشد.

داروهاي ضدتشنج ديگر

داروهاي ضدتشنج جديد مانند لاموتريژين ، گاباپنتين و توپيراماتك در مطالعات كنترل شده تصادفي از شيدايي دوقطبي نتوانسته اند برتري خود را نسبت به دارونما نشان دهند و عملاً هيچ مدركي براي استفاده از تياگابين ، لوتيرازاتام ، پرگابالين يا زونيزاميد وجود ندارد. شواهد محدودي وجود دارد كه نشان مي دهد ، فني توئين ممكن است داراي اثرات ضد انيميشني باشد. واضح است كه همه داروهاي ضدتشنج ضد عفوني كننده نيستند.
داروهاي ضد روان پريشي

داروهاي ضد روان پريشي از زمان معرفي در عمل باليني براي درمان شيدايي حاد استفاده مي شود. با اين حال ، براي سالها ، شواهد اين عمل بسيار محدود بود. اكنون ، سازمان غذا و داروي آمريكا (FDA) شش داروي ضد روان پريشي را براي درمان شيدايي حاد تأييد كرده است: كلرپرومازين ، اولانزاپين ، ريسپريدون ، كويتياپين ، زيپرازيدون و آريپي پرازول. معيارهاي فعلي تأييد FDA شامل دو كارآزمايي چند مركزي ، تصادفي ، دو سو كور و كنترل شده با دارونما با اندازه هاي نمونه مناسب از ايمني و كارآيي اين عوامل است. اين داروها همچنين براي درمان مانيا در اكثر كشورهاي اروپايي و در اكثر كشورهاي جهان تأييد شده اند.

كلرپرومازين يك داروي ضد روان پريشي نسل اول است كه فقط در يك آزمايش كوچك ، كنترل شده با دارونما 42 و چند مطالعه مقايسه اي ، تصادفي ، درمقابل ليتيوم ، هالوپريدول و پيموزيد مورد بررسي قرار گرفته است. 43-45 اصلي ترين مشكلات مربوط به استفاده از كلرپرومازين علائم خارج هرمي است ، ديسكينزياي تاخيري (طولاني مدت) و سميت كبدي.

هالوپريدول

فقط اخيراً نتايج آزمايشات كنترل شده با دارونما با اين دارو در دسترس است. مطالعات انجام شده در دهه 1970 حاكي از آن است كه مي تواند در شيدايي م beثر باشد و آزمايشات اخير نشان داده است كه اين ماده داراي خواص ضد انفجاري قوي ، 46،47 است ، اما همچنين ممكن است داراي عوارض جانبي مهمي مانند علائم اكستراپيراميدال و ديسكينزي تأخيري باشد. ذكر اين نكته به ويژه ضروري است كه اگرچه به نظر مي رسد هالوپريدول در چندين آزمايش كنترل شده نسبت به ساير داروهاي ضد روان پريشي شروع به فعاليت ضد سرطاني دارد ، اما اين امر به طور قابل توجهي زمان تا اولين عود افسردگي را در يكي از آنها كاهش مي دهد .48 هالوپريدول به عنوان مونوتراپي با مقايسه شده است دارونما ، ريسپريدون ، اولانزاپين ، كويتاپين ، زيپراسيدون و آريپيپرازول و به عنوان يك افزودني براي دارونما و ريسپريدون.

كلوزاپين

كلوزاپين نمونه اوليه آنتي سايكوتيك غيرطبيعي است ، اما به اندازه ساير افراد در گروه خود مورد مطالعه قرار نگرفته است ، به دليل خطرات تشنج و آگرانولوسيتوز. بنابراين ، تا به امروز ما هيچ آزمايش باليني دوسويه كور بر روي كلوزاپين در شيدايي حاد نداريم. با اين وجود ، مطالعات باز با تعداد كمي از بيماران نشان مي دهد كه كلوزاپين مي تواند به عنوان درماني براي شيدايي ديسفريك موثر باشد. باقي مانده 12 مصرف كلرپرومازين. گروه تحت درمان با كلوزاپين به طور قابل توجهي كاهش بيشتري در Young Mania به دست آوردند. نمره مقياس رتبه بندي (YMRS) در هفته دوم اما نه در هفته سوم ، اين نشان دهنده بهبود سريعتر شيدايي از طريق درمان كلوزاپين است. 54

يك كارآزمايي باليني براي 25 بيمار حاد جنون مبتلا به اختلال دو قطبي (10 نفر) يا زيرگروه دو قطبي اختلال اسكيزوافكتيو (15 نفر =) درمان هاي خط اول (ليتيوم ، ضدتشنج) و داروهاي ضد روان پريشي م ،ثر نبودند ، عوارض جانبي غيرقابل تحملي ايجاد كردند. ، يا هر دو. هفتاد و دو درصد ، در YMRS و 32 درصد در مقياس مختصر رتبه بندي روانپزشكي (BPRS) بهبود يافته اند. بيماران دوچرخه سواري و دوچرخه سواري غير سريع به ترتيب در مقايسه با بيماران اسكيزوافكتيو و دوچرخه سواران سريع بهبود بيشتري داشتند. طبق اين آزمايش ، كلوزاپين مي تواند يك درمان م effectiveثر براي شيدايي دو قطبي و اسكيزوافكتيو مقاوم در برابر درمان باشد .55 علاوه بر خطر احتمالي آگرانولوسيتوز و تشنج ، ساير عوارض جانبي بالقوه استفاده حاد كلوزاپين از نظر باليني قابل توجه ، افزايش وزن و سيالوره است.

ريسپريدون

چندين مطالعه در مورد اثر ضد انحرافي ريسپريدون به عنوان تك درماني وجود دارد. به تازگي يك آزمايش 3 هفته اي چند مركزي ، دو سو كور و كنترل شده با دارونما در 259 بيمار انجام شده است. 56 ريسپريدون به طور قابل توجهي هم YMRS و هم CGI (تأثير جهاني باليني) را بهبود بخشيد. بهبود از روز سوم درمان به بعد قابل توجه بود (01 / 0P <در مقابل دارونما). يك آزمايش 3-wec ديگر 290 بيمار دو قطبي را استخدام كرد: كساني كه به ريسپريدون تصادفي شدند از روز سوم در مقايسه با دارونما به طور قابل توجهي بهبود يافتند و دستيابي به موفقيت سريعتر از موارد تصادفي به دارونما داشتند. پاسخ به درمان حداقل 50٪ كاهش در نمره YMRS تعريف شد: اين ميزان به ترتيب در 73٪ و 36٪ افراد تصادفي به ريسپريدون و دارونما به دست آمد (001/0> P). نكات منفي اصلي ريسپريدون خطر مربوط به دوز بود علائم خارج هرمي و هيپرپرولاكتينمي .57

Smulevich و همكاران a. آزمايش كنترل شده 3 هفته اي كه در آن بيماران ديوانه ريسپريدون ، هالوپريدول يا دارونما دريافت مي كنند و به دنبال آن يك آزمايش دوسويه كور ريسپريدون و هالوپريدول انجام مي شود. نتيجه گيري اين بود كه ريسپريدون و هالوپريدول به طور مشابه در درمان شيدايي حاد موثر هستند ، اين در مقايسه با دارونما قابل توجه است. گزارش شده است كه ريسپريدون ايمن تر است و اثر آن در طولاني مدت حفظ مي شود. 46 ريسپريدون همچنين به عنوان درمان كمكي با ليتيوم ، والپروات نيمه سديم يا كاربامازپين مورد مطالعه قرار گرفته است. يك آزمايش 3-weck ، دوسوكور ، تصادفي و كنترل شده تثبيت كننده هاي خلقي به همراه ريسپريدون يا دارونما را در درمان شيدايي حاد 58 نقطه پايان مطالعه امتيازات YMRS در گروه ريسپريدون و دارونما به ترتيب 14.5 و -10.3 بهبود يافت و به اهميت آماري نرسيد (P <0.089) ، احتمالاً به دليل تأثير كاربامازپين بر سطح پلاسماتيك ريسپريدون از طريق القاي آنزيم كبدي. هنگامي كه ريسپريدون بعلاوه ليتيوم يا نيمه سديم والپروات با دارونما به علاوه ليتيوم يا نيمه سديم والپروات مقايسه شد ، نمرات YMRS با 15.2-و -9.8 بهبود يافت ، اين از نظر آماري قابل توجه است (P <0.047) بين هالوپريدول ، ريسپريدون يا دارونما كه به يك تثبيت كننده خلق و خو در بيماران مبتلا به شيدايي حاد اضافه شده است. 48 هالوپريدول و ريسپريدون به طور قابل توجهي كاهش بيشتري در نمرات YMRS نسبت به گروه دارونما به دست آوردند. لازم به ذكر است كه ، عليرغم عنوان مقالات ، هر دو مطالعه شامل بيماراني با حالات مختلط بودند.

برخي از نويسندگان اظهار داشتند كه ريسپريدون مي تواند باعث تشديد يا القا شيدايي شود ، احتمالاً از طريق اثرات ضد افسردگي 59 اما آزمايشات بيشتر 60-62 اين خطر را بسيار كم تأييد مي كند.

اولانزاپين بيشترين مورد است كه در بين همه داروهاي ضد روان پريشي غيرمعمول مورد مطالعه قرار گرفته است. 63 اين دارو به عنوان درمان تك درماني مانيا حاد با نتايج مثبت در چندين آزمايش مورد بررسي قرار گرفته است. دو آزمايش تصادفي ، دوسوكور و كنترل شده با دارونما انجام شد: بيش از 364 يا 465 هفته ، بيماران دارونما يا اولانزاپين دريافت كردند. پاسخ دوباره به عنوان حداقل 50٪ بهبود در نمره YMRS تعريف شد. در اولين آزمايش 48.6٪ از گروه اولانزاپين و 24.2٪ از گروه دارونما پاسخ دادند. در آزمايش دوم اين درصد به 64.8٪ و 42.9٪ افزايش يافته است.

مقايسه 12 هفته اي دو سو كور اولانزاپين و هالوپريدول در درمان شيدايي حاد در سال 2003 منتشر شد. 48 اولانزاپين در بهبود علائم شيدايي به بهترين هالوپريدول ناكام بود ، اما بيماران تصادفي به هالوپريدول با سرعت بيشتري به افسردگي روي آوردند.

همچنين اولانزاپين با ليتيوم و ديوالپروكس در درمان شيدايي مقايسه شده است. در يك آزمايش دوسوكور 4 هفته اي ، بيماران مانيك به صورت اولانزاپين يا ليتيوم تصادفي شدند. اولانزاپين حداقل به اندازه ليتيوم م.ثر بود .66 يك آزمايش 3 هفته اي تصادفي و دوسوكور ، اولانزاپين و ديوال پروكس را براي درمان دوره هاي شيدايي يا مخلوط مقايسه كرد. بيماران تحت درمان با اولانزاپين كاهش بيشتري در نمرات YMRS نسبت به مواردي كه تحت درمان با divalprocxtreated قرار داشتند ، داشتند. درصد پاسخ (كاهش حداقل 50٪ نمره YMRS) به ترتيب 54.4٪ و 42.3٪ بود. خشكي دهان ، افزايش وزن ، افزايش اشتها و خواب آلودگي بيشتر در بين بيماران اولانزاپين گزارش شده است ، در حالي كه حالت تهوع در گروه divalproex بيشتر بود. 28 يك مطالعه تصادفي 12 هفته اي ، دو سو كور ، هر دو دارو را مقايسه كرد ، اما تفاوت معني داري در اثربخشي بين گروه هاي درماني Divalproex با عوارض جانبي كمتري (از جمله افزايش وزن) نسبت به اولانزاپين همراه بود

يك آزمايش 6 هفته اي دو سو كور ، تصادفي و كنترل شده با دارونما به منظور مقايسه تركيبي از اولانزاپين به علاوه ليتيوم يا والپروات در مقابل ليتيوم يا والپروات ايجاد شد. 67 بيماران شامل يك حادثه جنون حاد يا دو قطبي مخلوط بودند ، و ناكافي بودند پاسخ دهندگان پس از 2 هفته تثبيت كننده خلق و خوي به تنهايي. نرخ بهبود در نمرات YMRS با درمان تركيبي به طور قابل توجهي بالاتر بود (7/67 درصد در مقابل 7/44 درصد ؛ 001/0> P) بهبود خود نيز بيشتر بود (11/13-در مقابل -10.10 ؛ 003/0 = P). در بيماران مبتلا به اپيزودهاي مختلط كه علائم افسردگي متوسط ​​تا شديد دارند (معيارهاي DSMIV براي اپيزود مختلط ؛ مقياس رتبه بندي هاميلتون براي افسردگي [HAMD] حداقل 20 در ابتدا) ، كوتر درماني اولانزاپين نمرات HAMD را تا حد بيشتري بهبود مي بخشد (10.31 امتياز در مقايسه با 1.57 فقط براي تثبيت كننده خلق و خوي ؛ P <0.001). يك آزمايش اخير موفق به اثبات هيچ مزيت ديگري از افزودن اولانزاپين به كاربامازپين در مقابل كاربامازپين به تنهايي نشد. 68 يكي از مهمترين اشكالات اولانزاپين مسئوليت افزايش وزن آن و تمايل به افزايش سطح گلوكز و ليپيد در خون در طولاني مدت است. مدت، اصطلاح.

سيصد و دو بيمار با يك حادثه شيدايي حاد در يك آزمايش دوسوكور شركت كردند كه به طور تصادفي به كويتياپين ، هالوپريدول يا دارونما منتقل شدند. در روز 21 كويتاپين نمره YM'RS را بهبود بخشيده بود (29 / 12- در مقابل -32 / 8 براي دارونما ؛ 01 / 0P <) در روز 84 تفاوت از دارونما نيز معني دار بود (52 / 17- در مقابل -48 / 9-؛ 001/0> P) در روز 21 بيماران تحت درمان با هالوپريدول به طور قابل توجهي بهبود يافته است (-15.71 ؛ P <0.001) و همچنين در. روز 84 (-18.92 ؛ P <0.001) .47 كويتاپين ، ليتيوم و دارونما به طور تصادفي در بيماران مانيك در يك آزمايش دوسوكور اجرا شد. اين ضد روان پريشي نسل دوم در كاهش نمره YMRS و مشابه ليتيوم نسبت به دارونما به طور قابل توجهي برتر بود .21 تجزيه و تحليل تركيبي از اين دو آزمايش از كوتياپين به عنوان سريع اثر و به خوبي در درمان شيدايي پشتيباني مي كند. خواب آلودگي و افت فشار خون عمده ترين عوارض جانبي بودند كه شامل افزايش وزن نيز مي شود. 69 دو مطالعه تصادفي ، دو سو كور ، كنترل شده با دارونما براي ارزيابي اثر بخشي و تحمل كويتياپين هنگام افزودن به ليتيوم يا ديوالپروكس در درمان حاد شيدايي در يكي از آنها ، گروه تثبيت كننده حالت كويتاپين در مقايسه با گروه تثبيت كننده حالت پلاسبو ، به طور قابل توجهي در نمره YMRS كاهش يافت (76 / 13- در مقابل -93 / 9 ؛ 0.021 = P). ميزان پاسخ (كاهش حداقل 50٪ از نمره YMRS) در گروه تثبيت كننده خلق و خوي كويتاپين به طور قابل توجهي بالاتر از گروه تثبيت كننده خلق و خوي دارونما بود (54.3٪ در مقابل 32.6٪ ؛ P = 0.005) بهبودي باليني (نمره YMRS زير 12) همچنين به طور قابل توجهي بالاتر بود (45.7٪ در مقابل 25.8٪ ؛ P = 0.007) .70 در مطالعه دوم ، كويتياپين در مرحله پايان مطالعه از دارونما جدا نشد .71 يكي از شايعترين عوارض كوتياپين آرام بخشي است.

يك كارآزمايي دوسوكور 3 هفته اي ، 210 بيمار را با اپيزود شيدايي يا مخلوط به زيپرازيدون يا دارونما تصادفي كرد. اين مطالعه اثربخشي و تحمل زيپرازيدون را در مقايسه با دارونما ارزيابي كرد. بيماران مبتلا به زيپرازيدون نسبت به سطح پايه و دارونما در تمام اقدامات اوليه و ثانويه در اثر نهايي بهبود يافتند. اقدامات شامل باليني بود. تأثير جهاني (CGI ، شدت و پيشرفت) ، مقياس سندرم مثبت و منفي (PANSS) ، و برنامه براي اختلالات عاطفي و مقياس رتبه بندي شيدايي تغيير اسكيزوفرني (SADS-C MRS). پاسخ دهندگان به درمان (حداقل 50٪ بهبود ، در MRS) 50٪ از گروه زيپرازيدون و 35٪ از گروه دارونما بودند (P <0.05). يك آزمايش 3 هفته اي ديگر براي ziprasidone مثبت بود. سونولنس و خارج از هرم ، علائم بيشترين عوارض جانبي گزارش شده بودند. 73 يك آزمايش آزمايشي كنترل شده با دارونما همچنين داراي بازوي هالوپريدول بود و برتري قابل توجهي نسبت به دارونما نشان داد اما در 3 هفته در مقايسه با هالوپريدول (كمتر از 30 ميلي گرم در روز) اثر كمتري داشت و نقاط پاياني 12 هفته اي .572،74 دويست و پنج بيمار دو قطبي كه ليتيوم دريافت مي كردند بخشي از يك آزمايش دو سو كور بودند كه زيپرازيدون را به عنوان درمان افزودني بيش از 3 هفته مطالعه كرد. اين كارآزمايي نتايج مثبتي به همراه نداشت خواب آلودگي ، علائم خارج هرمي ، سرگيجه و تحريك بيشتر در گروه دريافت كننده زيپرازيدون و ليتيوم مشاهده مي شود .75 يكي ديگر از عوارض جانبي احتمالي اين دارو ، فعال سازي است (نوعي آكاتسيا در مقابل اضطراب و بي قراري). در حال حاضر آزمايشات كنترل شده اضافي با زيپرازيدون ادامه دارد.

آريپيپرازول

آريپيپرازول يك آگونيست جزئي گيرنده هاي دوپامين D2 / D3 و سروتونين (5-HT) 1 و آنتاگونيست گيرنده هاي 5-HT2A و هيستامين H1 و يك مهار كننده متوسط ​​جذب مجدد سروتونين است. اين عامل در بيماران باقيمانده در درمان در يك آزمايش مقايسه اي 12 هفته اي ، پاسخ بالاتري به هالوپريدول (50٪ در مقابل 28.4٪) را نشان داد.

دويست و شصت و دو بيمار مبتلا به حاد جنون يا اپيزود مختلط به طور تصادفي به آريپيپرازول يا دارونما منتقل شدند. آنها حداقل براي 2 هفته در بيمارستان بستري شدند و يك هفته ديگر تحت پيگيري قرار گرفتند. آريپيپرازول به طور قابل توجهي نمرات YMRS را بهبود بخشيد (-8.2 در مقابل -3.4 براي دارونما ؛ P <0.01) ميزان پاسخ نيز به طور قابل توجهي بالاتر بود (40٪ در مقابل 19؛ ؛ P <0.01) درصد بيماران تحت درمان با آريپيپرازول به طور قابل توجهي بالاتر از بيماران تحت درمان با دارونما از اوايل روز 4 (14 vs در مقابل 5؛ ؛ P <0.05) اين توسط يك مطالعه دوم 3 wcek تاييد شد. آكاتيزيا با آريپي پرازول در مقايسه با دارونما به طور معني داري بيشتر بود

يك آزمايش ديگر ، بيماران مبتلا به ماني را به طور تصادفي به آريپيپرازول (175 نفر) يا هالوپريدول (172 نفر) منتقل كرد. پس از 12 هفته ، 9/50 درصد از بيماران تحت درمان با آريپيپرازول و 1/29 درصد از گروه هالوپريدول به درمان پاسخ دادند. هنگام بحث در مورد اين داده ها ، تحمل بيشتر براي آريپيپرازول بايد در نظر گرفته شود ، 51 زيرا تعريف پاسخ شامل ظرفيت ماندن در آزمايش تا پايان آن است. فقط يك آزمايش كاملاً كنترل شده با دارونما با آريپيپرازول به عنوان درمان كمكي تثبيت كننده هاي خلقي وجود دارد ، كه اثربخشي بهتري را براي اين تركيب نشان مي دهد.

آميسولپرايد

فقط يك آزمايش كنترل شده براي اين دارو در شيدايي در دسترس است. يك كارآزمايي آزمايشي چند مركزي ، باز و تصادفي در مقايسه با آميسولپرايد و هالوپريدول در بيماران مبتلا به مانيك كه از والپروات استفاده مي كنند ، انجام شد. بهتر تحمل شد در اسپانيا ، يك مطالعه 6 هفته اي باز ، آينده نگر با 20 بيمار مبتلا به يك دوره حاد جنون (نمره YM.RS 20 يا بيشتر) YMRS ، مقياس رتبه بندي هميلتون براي افسردگي (HAM-D) ، كلينيك جهاني مقياس برداشت ها براي اختلال دو قطبي ، اصلاح شده (CGI-BP-M) و گزارش سيستماتيك از عوارض جانبي براي ارزيابي نتايج استفاده شد. هيچ داروي ضد روان پريشي ديگري استفاده نشده است. هفتاد درصد مطالعه را به پايان رساندند. آميسولپرايد به طور قابل توجهي خرده مقياس هاي CGI-BP-M YMRS (P = 0.0001) ، HAM-D (P <0.0141) و به طور كلي (P = 0.0003) ، شيدايي (P = 0.0001) و افسردگي (P = 0.0268) را بهبود بخشيد .

محققان نتيجه گرفتند كه با وجود محدوديت هاي طراحي (باز ، مشاهده اي ، اندازه كوچك) ، مطالعه آينده نگر آنها نشان مي دهد كه آميسولپرايد مي تواند يك درمان موثر و منطقي بي خطر براي شيدايي حاد باشد.

درمان شيدايي


ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:
[ ۱۶ آبان ۱۳۹۹ ] [ ۰۷:۵۹:۳۶ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
مطالب تصادفی
نظرسنجی
[#VoteTitle#]
[#VTITLE#]
     نتیجه
لینک های تبادلی
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 1
همه : 0
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب