دنياي روانشناسي
 

اضطراب احساسي است كه با وضعيت ناخوشايند آشفتگي دروني مشخص مي شود و اغلب با رفتار عصبي مانند گام برداشتن به جلو و عقب ، شكايات بدني و شكمبه همراه است. [1] اين احساسات ذهني ناخوشايند ترس از وقايع پيش بيني شده است. [2] [براي تأييد نياز به نقل قول] اضطراب احساس ناآرامي و نگراني است ، معمولاً به عنوان واكنش بيش از حد به موقعيتي كه فقط از نظر ذهني تهديدآميز تلقي مي شود ، تعميم يافته و متمركز نمي شود. [3] اغلب با كشيدگي عضلاني ، [4] بي قراري ، خستگي و مشكلات تمركز همراه است. اضطراب ارتباط نزديكي با ترس دارد ، كه پاسخي به يك تهديد فوري واقعي يا قابل درك است. اضطراب شامل انتظار تهديد در آينده است. [4] افرادي كه با اضطراب روبرو هستند ممكن است از موقعيت هايي كه در گذشته باعث اضطراب شده اند كناره گيري كنند. [5] اختلالات اضطرابي با بيش از حد يا مداومت بيش از دوره هاي مناسب رشد از ترس هنجاري رشد و اضطراب متفاوت است. آنها با ترس مداوم يا اضطراب ، غالباً ناشي از استرس ، با مداومت (مثلاً به طور معمول 6 ماه يا بيشتر) تفاوت دارند ، اگرچه ملاك مدت زمان به عنوان يك راهنماي كلي با برخي از انعطاف پذيري ها در نظر گرفته مي شود و گاهي كوتاه تر است مدت زمان در كودكان. [4]

اضطراب

اضطراب انواع مختلفي دارد. اضطراب وجودي مي تواند هنگامي رخ دهد كه فرد با عصبانيت ، بحران وجودي يا احساسات پوچ گرايانه روبرو شود. افراد همچنين مي توانند با اضطراب رياضي ، اضطراب جسماني ، ترس مرحله يا اضطراب امتحان روبرو شوند. اضطراب اجتماعي به ترس از طرد شدن و ارزيابي منفي توسط افراد ديگر اشاره دارد. [21] ويرايش وجودي اطلاعات بيشتر: آنگست ، بحران وجودي و نيهيليسم سورن كي يرگگارد ، فيلسوف ، در مفهوم اضطراب (1844) ، اضطراب يا ترس مرتبط با "سرگيجه آزادي" را توصيف كرد و امكان حل مثبت اضطراب را از طريق اعمال خودآگاهانه مسئوليت و انتخاب پيشنهاد كرد. در Art and Artist (1932) ، اوتو رانك روانشناس نوشت كه آسيب رواني هنگام تولد ، برجسته ترين نماد اضطراب وجودي انسان است و ترس همزمان فرد خلاق از - و تمايل به - جدايي ، تفكيك و تمايز را در بر مي گيرد. [ نقل قول لازم است] پائول تيليچ ، متكلم ، اضطراب وجودي [22] را به عنوان "حالتي كه موجودي از عدم احتمال وجود آن آگاه است" توصيف كرد و او سه دسته را براي عدم وجود و اضطراب ناشي از آن ذكر كرد: وجود (سرنوشت و مرگ) ، اخلاقي (گناه و محكوميت) ، و معنوي (پوچي و بي معني بودن). به گفته تيليچ ، آخرين مورد از اين سه نوع اضطراب وجودي ، يعني اضطراب معنوي ، در دوران مدرن غالب است در حالي كه بقيه در دوره هاي قبلي غالب بودند. تيليچ استدلال مي كند كه اين اضطراب مي تواند به عنوان بخشي از شرايط انساني پذيرفته شود يا در برابر آن مقاومت شود اما با عواقب منفي. در شكل آسيب شناسي آن ، اضطراب معنوي ممكن است "فرد را به سمت ايجاد اعتبار در سيستم هاي معنائي كه توسط سنت و اقتدار پشتيباني مي شوند سوق دهد" حتي اگر چنين "قدرتي بدون شك بر روي سنگ واقعيت ساخته نشده باشد". [22] به گفته ويكتور فرانكل ، نويسنده كتاب جستجوي انسان براي معنا ، هنگامي كه فردي با خطرات شديد مرگبار روبرو مي شود ، اساسي ترين خواسته انسان اين است كه معنايي از زندگي را براي مبارزه با "آسيب ناپذيري" با نزديك شدن مرگ پيدا كند. [23] بسته به منبع تهديد ، نظريه روانكاوي انواع زير را از اضطراب متمايز مي كند: واقع بين روان رنجور اخلاقي

تست و عملكرد

مطابق قانون Yerkes-Dodson ، براي تحقق هرچه بهتر وظيفه اي مانند امتحان ، اجرا يا رويداد رقابتي ، سطح بهينه اي از انگيزه لازم است. با اين حال ، هنگامي كه اضطراب يا سطح تحريك بيش از حد مطلوب باشد ، نتيجه كاهش عملكرد است. [25] اضطراب امتحان عبارت است از ناراحتي ، دلهره يا عصبي بودن دانش آموزاني كه ترس از قبول نشدن در امتحان دارند. دانش آموزاني كه اضطراب امتحان دارند ممكن است هر يك از موارد زير را داشته باشند: ارتباط نمرات با ارزش شخصي. ترس از خجالت توسط يك معلم؛ ترس از بيگانگي با والدين يا دوستان. فشارهاي زماني يا احساس از دست دادن كنترل كنيد. تعريق ، سرگيجه ، سردرد ، ضربان قلب سريع ، حالت تهوع ، تكان خوردن ، گريه غيرقابل كنترل يا خنديدن و طبل زدن روي ميز همه موارد رايج است. از آنجا كه اضطراب امتحان ناشي از ترس از ارزيابي منفي است ، [26] اين بحث وجود دارد كه آيا اضطراب امتحان به خودي خود يك اختلال اضطراب منحصر به فرد است يا نوع خاصي از هراس اجتماعي است. [27] DSM-IV اضطراب امتحان را به عنوان نوعي هراس اجتماعي طبقه بندي مي كند. [28] در حالي كه اصطلاح "اضطراب امتحان" به طور خاص به دانش آموزان اطلاق مي شود ، [29] بسياري از كارگران از نظر شغل يا حرفه خود از همان تجربه برخوردارند. ترس از عدم انجام يك كار و ارزيابي منفي آن براي عدم موفقيت مي تواند به طور مشابه تأثير منفي بر بزرگسالان داشته باشد. [30] مديريت اضطراب امتحان بر دستيابي به آرامش و ايجاد سازوكارهايي براي مديريت اضطراب متمركز است. 

اضطراب غريبه ، اجتماعي و درون گروهي

انسان ها به طور كلي به مقبوليت اجتماعي احتياج دارند و بنابراين گاهي اوقات از عدم تأييد ديگران وحشت دارند. درك اينكه ديگران قضاوت مي شوند ممكن است در محيط هاي اجتماعي اضطراب ايجاد كند. [31] اضطراب در هنگام تعاملات اجتماعي ، به ويژه بين غريبه ها ، در ميان جوانان معمول است. ممكن است در بزرگسالي ادامه يابد و به اضطراب اجتماعي يا ترس اجتماعي تبديل شود. "اضطراب غريبه" در كودكان كوچك فوبيا محسوب نمي شود. در بزرگسالان ، ترس بيش از حد از افراد ديگر مرحله معمول رشد نيست. به آن اضطراب اجتماعي گفته مي شود. طبق گفته كاتينگ ، [32] فوبياي اجتماعي از جمعيت نمي ترسند بلكه از اين واقعيت كه ممكن است منفي مورد قضاوت قرار گيرند ، ترس دارند. اضطراب اجتماعي از نظر درجه و شدت متفاوت است. براي برخي از افراد ، اين امر با احساس ناراحتي يا ناجور بودن در هنگام تماس اجتماعي جسمي (به عنوان مثال در آغوش گرفتن ، دست دادن و غيره) مشخص مي شود ، در حالي كه در موارد ديگر مي تواند منجر به ترس از تعامل با افراد ناآشنا شود. كساني كه از اين بيماري رنج مي برند ممكن است سبك زندگي خود را براي جبران اضطراب محدود كنند و در هر زمان ممكن تعامل اجتماعي را به حداقل برسانند. اضطراب اجتماعي همچنين جنبه اصلي برخي از اختلالات شخصيتي ، از جمله اختلال شخصيت اجتنابي را تشكيل مي دهد. [33] در حدي كه فرد از برخوردهاي اجتماعي با ديگران ناآشنا بترسد ، برخي از افراد ممكن است اضطراب را تجربه كنند خصوصاً در هنگام تعامل با اعضاي گروه يا افرادي كه عضويت گروه هاي مختلفي دارند (مثلاً از نظر نژاد ، قوميت ، طبقه ، جنسيت و غيره). بسته به ماهيت روابط پيشين ، شناختها و عوامل موقعيتي ، تماس بين گروهي ممكن است استرس زا باشد و منجر به احساس اضطراب شود. اين نگراني يا ترس از تماس با اعضاي گروه اغلب اضطراب بين نژادي يا بين گروهي ناميده مي شود. [34]

همانطور كه در مورد شكلهاي عمومي تر اضطراب اجتماعي وجود دارد ، اضطراب درون گروهي داراي تأثيرات رفتاري ، شناختي و عاطفي است. به عنوان مثال ، افزايش در پردازش شماتيك و پردازش اطلاعات ساده مي تواند هنگامي كه اضطراب زياد است ، رخ دهد. در واقع ، اين موارد با كارهاي مربوط به سوگيري توجه در حافظه ضمني سازگار است. [35] [36] [37] علاوه بر اين ، تحقيقات اخير نشان داده است كه ارزيابي هاي ضمني نژادي (به عنوان مثال نگرش هاي پيش داوري خودكار) مي توانند در طي تعامل بين گروهي تقويت شوند. [38] تجارب منفي در توليد نه تنها انتظارات منفي ، بلكه رفتاري اجتناب آميز ، يا خصومت آميز مانند خصومت نشان داده شده است. [39] علاوه بر اين ، هنگامي كه با سطح اضطراب و تلاش شناختي (به عنوان مثال ، مديريت تأثيرگذاري و ارائه خود) در زمينه هاي درون گروهي مقايسه مي شود ، سطح و كاهش منابع ممكن است در شرايط بين گروهي تشديد شود. ويژگي ويرايش اضطراب مي تواند يك "حالت" كوتاه مدت باشد يا يك "ويژگي" بلند مدت شخصيتي باشد. اضطراب صفت نشان دهنده تمايل پايدار در طول عمر پاسخگويي به اضطراب حاد و حالت در پيش بيني موقعيت هاي تهديدآميز است (خواه در واقع تهديد كننده تلقي شوند يا خير). [40] يك متاآناليز نشان داد كه سطح بالاي روان رنجوري يك عامل خطر براي ايجاد علائم و اختلالات اضطرابي است. [41] چنين اضطرابي ممكن است آگاهانه يا ناخودآگاه باشد. [42] شخصيت همچنين مي تواند صفتي باشد كه منجر به اضطراب و افسردگي مي شود. از طريق تجربه ، بسياري از آنها به دليل ماهيت شخصي خودشان سخت مي توانند جمع آوري كنند.

انتخاب يا تصميم

اضطراب ناشي از نياز به انتخاب بين گزينه هاي مشابه به طور فزاينده اي به عنوان يك مشكل براي افراد و سازمان ها شناخته شده است. [44] در سال 2004 ، Capgemini نوشت: "امروز همه ما با انتخاب بيشتر ، رقابت بيشتر و زمان كمتري براي بررسي گزينه هاي خود يا جستجوي توصيه هاي صحيح روبرو هستيم." [45] در زمينه تصميم گيري ، غيرقابل پيش بيني بودن يا عدم اطمينان ممكن است باعث ايجاد واكنش هاي عاطفي در افراد مضطرب شود كه به طور سيستماتيك تصميم گيري را تغيير مي دهد. [46] در درجه اول دو نوع از اين نوع اضطراب وجود دارد. شكل اول به انتخابي اشاره دارد كه در آن چندين نتيجه بالقوه با احتمالات شناخته شده يا قابل محاسبه وجود داشته باشد. شكل دوم به عدم اطمينان و ابهام مربوط به زمينه تصميم گيري اشاره دارد كه در آن چندين نتيجه احتمالي با احتمال نامعلوم وجود دارد. [46] ويرايش اختلال وحشت مقاله اصلي: اختلال هراس اختلال هراس ممكن است علائم استرس و اضطراب را داشته باشد ، اما در واقع بسيار متفاوت است. اختلال هراس يك اختلال اضطرابي است كه بدون هيچ محركي اتفاق مي افتد. طبق گفته وزارت بهداشت و خدمات انساني ايالات متحده ، اين اختلال را مي توان با اپيزودهاي ترس شديد و غيرمنتظره تشخيص داد. [47] فردي كه از اختلال وحشت رنج مي برد ، سرانجام دچار ترس دائمي از حمله ديگر خواهد شد و با پيشرفت اين روند بر عملكرد روزمره و كيفيت زندگي عمومي فرد تأثير مي گذارد. توسط كلينيك كليولند گزارش شده است كه اختلال وحشت 2 تا 3 درصد از بزرگسالان آمريكايي را تحت تأثير قرار مي دهد و مي تواند از زمان نوجواني و اوايل بزرگسالي آغاز شود. برخي از علائم عبارتند از: دشواري تنفس ، درد قفسه سينه ، سرگيجه ، لرزيدن يا لرزش ، احساس ضعف ، حالت تهوع ، ترس از اينكه كنترل خود را از دست مي دهيد يا در معرض مرگ هستيد. حتي اگر آنها در هنگام حمله از اين علائم رنج مي برند ، علائم اصلي ترس مداوم از حملات وحشت در آينده است. 

اختلالات اضطرابي

اختلالات اضطرابي گروهي از اختلالات رواني است كه با احساس اغراق آميز اضطراب و پاسخ هاي ترس مشخص مي شود. [49] اضطراب نگراني در مورد وقايع آينده است و ترس در واكنش به وقايع فعلي است. اين احساسات ممكن است علائم جسمي مانند ضربان قلب سريع و لرزش ايجاد كند. تعدادي از اختلالات اضطرابي وجود دارد: از جمله اختلال اضطراب فراگير ، ترس هراسي خاص ، اختلال اضطراب اجتماعي ، اختلال اضطراب جدايي ، آگورافوبيا ، اختلال وحشت و توهم انتخابي. اين اختلال از نظر نتايج علائم متفاوت است. مردم اغلب بيش از يك اختلال اضطرابي دارند. [49] اختلالات اضطرابي در اثر تركيبي پيچيده از عوامل ژنتيكي و محيطي ايجاد مي شود. [50] [51] براي تشخيص ، علائم به طور معمول بايد حداقل براي شش ماه وجود داشته باشد ، بيش از حد انتظار باشد و توانايي فرد در زندگي روزمره را كاهش دهد. [نياز به منبع] ساير مشكلات كه ممكن است به وجود آيد در علائم مشابه ، پركاري تيروئيد ، بيماري هاي قلبي ، كافئين ، الكل يا حشيش و استفاده از برخي داروهاي ديگر وجود دارد. [نياز به منبع] بدون درمان ، اختلالات اضطرابي تمايل دارند كه باقي بمانند. [49] [52] درمان ممكن است شامل تغيير در سبك زندگي ، مشاوره و داروها باشد. مشاوره معمولاً با نوعي رفتار درماني شناختي انجام مي شود. [53] داروها مانند داروهاي ضد افسردگي يا بتا بلاكرها ممكن است علائم را بهبود ببخشند. [52] حدود 12٪ افراد در يك سال مشخص تحت تأثير اختلال اضطراب قرار دارند و بين 5-30٪ در دوره اي از زندگي خود تحت تأثير قرار مي گيرند. [53] [54] اين بيماري در زنان تقريباً دو برابر بيشتر از مردان اتفاق مي افتد و به طور كلي قبل از 25 سالگي شروع مي شود. [49] [53] شايع ترين آنها هراسي خاص است كه تقريباً 12٪ از آن را تحت تأثير قرار مي دهد و اختلال اضطراب اجتماعي است كه در بعضي از مراحل زندگي 10٪ را تحت تأثير قرار مي دهد. آنها بيشترين تأثير را در سنين بين 15 تا 35 سال دارند و بعد از 55 سالگي كمتر مشاهده مي شوند. به نظر مي رسد نرخ در ايالات متحده و اروپا بالاتر است. 

اضطراب كوتاه مدت و طولاني مدت

اضطراب مي تواند "حالت" كوتاه مدت باشد يا "صفت" بلند مدت. در حالي كه اضطراب صفت نشان دهنده نگراني از وقايع آينده است ، اختلالات اضطرابي گروهي از اختلالات رواني هستند كه با احساس اضطراب و ترس مشخص مي شوند. [49]

امتیاز:
 
بازدید:
[ ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ ] [ ۰۶:۵۰:۰۶ ] [ زهرا اسفندياري ] [ نظرات (0) ]
{COMMENTS}
ارسال نظر
نام :
ایمیل :
سایت :
آواتار :
پیام :
خصوصی :
کد امنیتی :
.: Weblog Themes By ratablog :.

درباره وبلاگ

نويسندگان
مطالب تصادفی
لینک های تبادلی
فاقد لینک
تبادل لینک اتوماتیک
لینک :
خبرنامه
عضویت   لغو عضویت
پيوندهای روزانه
لينكي ثبت نشده است
پنل کاربری
نام کاربری :
پسورد :
عضویت
نام کاربری :
پسورد :
تکرار پسورد:
ایمیل :
نام اصلی :
آمار
امروز : 0
دیروز : 0
افراد آنلاین : 1
همه : 0
چت باکس
موضوعات وب
موضوعي ثبت نشده است
امکانات وب